فورد اکسپلورر 2025 بهتر است (اما عصبانی تر): مرور کنید
فورد اکسپلورر 2025 دارای سیستم اطلاعات سرگرمی کاربرپسندتر، فضای داخلی شیک تر، و مجموعه ای از ویژگی ها، از جمله دستیار رانندگی شگفت انگیز BlueCruise Level 2 فورد است. متأسفانه، بسیار عصبانیتر به نظر میرسد و مدلهای سطح بالای پلاتینیوم و ST به اندازهای گران هستند که باعث ایجاد گیج کننده برای خریداران سه ردیفه شوند.
ویژگی های سریع | فورد اکسپلورر پلاتینیوم 2025 |
موتور | توربوشارژ 2.3 لیتری خطی چهار |
خارج شوید | 300 اسب بخار / 310 پوند فوت |
صلاحیت | 20 شهر / 29 بزرگراه / 24 ترکیبی |
قیمت پایه / طبق آزمایش | 41350 دلار / 53250 دلار |
تاریخ انتشار | در حال حاضر |
از ظاهر فیزیکی او شروع می کنم. وقتی وسیله نقلیه آزمایشی من رها شد، اولین بار آن را از پشت دیدم. این در واقع از این نظر خوش تیپ است، با خطوط کاراکتر کشیده تا چراغ های عقب جدید به سبک هکبلند. این جهش بزرگی نسبت به مدل فعلی نیست، اما همچنان جذاب است. سپس به سمت جلو رفتم، و در اطراف بوش شکست نمیخورم: جلوپنجره کرومکاری شده جدید تریم پلاتینیوم مانند یک رنده پنیر بدخیم به نظر میرسد.
ویکتوریا اسکات / موتور1
طراحی جلویی غیر دوستانه است و به طور منظم در خطوط کاراکتر پانل جانبی جریان ندارد. من حدس میزنم تنها چیز خوب در مورد این پوزه باز این است که وقتی به عنوان شکارچی پلیس فروخته میشود، تشخیص آن از پشت راحتتر است. برای یک شاسیبلند که تا همین اواخر از روندهای سبک خشم جادهای دوری میکرد، دیدن عصبانیت آن ناامیدکننده است.
خوشبختانه، اکسپلورر جدید در داخل بسیار بهتر به نظر می رسد. فورد صفحه نمایش لمسی مرکزی عمودی و سیستم اطلاعات سرگرمی Sync 3 را برای آنچه «تجربه دیجیتالی فورد» می نامد، یک صفحه نمایش سنتی و منظره گرا و مجموعه نرم افزاری مبتنی بر Android Automotive را کنار گذاشته است. این به طور بومی با فروشگاه برنامه های خودروی گوگل ادغام می شود و هم آمازون الکسا و هم دستیار گوگل را برای دستورات صوتی ارائه می دهد. همچنین قابلیت بی سیم Apple CarPlay را اضافه می کند.
ویکتوریا اسکات / موتور1
مزایا: سواری راحت و بی صدا، موتور بسیار قدرتمند، سیستم اطلاعات سرگرمی عالی
خوشبختانه، اکسپلورر جدید در داخل بسیار بهتر به نظر می رسد. فورد صفحه نمایش لمسی مرکزی عمودی و سیستم اطلاعات سرگرمی Sync 3 را برای آنچه «تجربه دیجیتالی فورد» می نامد، یک صفحه نمایش سنتی و منظره گرا و مجموعه نرم افزاری مبتنی بر Android Automotive را کنار گذاشته است. این به طور بومی با فروشگاه برنامه های خودروی گوگل ادغام می شود و هم آمازون الکسا و هم دستیار گوگل را برای دستورات صوتی ارائه می دهد. همچنین قابلیت بی سیم Apple CarPlay را اضافه می کند.
تجربه دیجیتال فورد با ظاهری ساده و زمان پاسخگویی سریع، یک جهش بزرگ از سیستم قدیمی هم در شکل و هم عملکرد است. این بسیار کمک می کند تا کابین احساس کند تبدیل به یک ماشین اواسط دهه 20 شده است، و تا سال 2025 سیستم اطلاعات سرگرمی Explorer از نقطه گیر به نقطه فروش تبدیل خواهد شد.
ویکتوریا اسکات / Motor1
ویکتوریا اسکات / موتور1
کابین نیز بزرگ است، با 62.1 اینچ اتاق شانه جلو، 38.9 اینچ فضای سر (حتی با پانل شیشه ای دو ردیفه / سانروف عظیم پلاتینیوم) و 16.3 فوت مکعب فضای بار با هر سه ردیف بالا. با ردیف سوم تخت (عملیاتی با یک دکمه روی پلاتینیوم)، فضای کل 46.0 فوت مکعب برای یک زن و شوهر کافی بود تا سه هفته خواربارفروشی کنند و می توانستند چندین چمدان با اندازه کامل را در خود جای دهند. . برخی از رقبا (مانند هوندا پایلوت) روی کاغذ کمی بزرگتر بودند، اما اکسپلورر به راحتی بارگیری می شد، بنابراین من شک دارم که خریداران متوجه این یا دو فوت مکعب اضافی شوند.
بقیه قسمت های داخلی رضایت بخش است، هرچند بدون تزئین. پانل نمونه پلاتینی من با موادی شبیه نوار صوتی (که در آن برخی از 14 بلندگوی Bang & Olufsen یکپارچه شده اند) و همچنین یک قطعه روکش چوبی مشکی بافت دار به هم گره خورده است. از چرم در قسمت پایین داشبورد و روی دسته های پانل درب استفاده شده است. این برای یک Explorer بسیار خوب است.
ویکتوریا اسکات / موتور1
معایب: BlueCruise در پارازیت های سرعت متوسط عالی نیست، فرمان قطع شده، کمی زشت
مدل Platinum RWD که من از ساعتها نمونهبرداری کردم 53250 دلار بود. اما قیمت مدل ST تمام چرخ متحرک بالا می تواند به 58000 دلار برسد. این مقدار برای شاسیبلندهایی است که از نظر قیمت به Lexus TX (که از 55050 دلار شروع میشود) نزدیک است.
اما بزرگترین جذابیت اکسپلورر پلاتینیوم برای سال 2025 استایل یا فضای داخلی آن نیست. سیستم اختیاری BlueCruise که اکثر کاوشگرهای جدید می توانند به آن مجهز شوند. من برای یک رویداد کاری به پورتلند می رفتم که به من زمان کافی داد تا سیستم هندزفری سطح 2 را آزمایش کنم. در سرعتهای بالا کاملاً کار میکرد، وقتی عینک آفتابی میزدم کار میکرد و ترافیک توقف و حرکت را به خوبی مدیریت میکرد. پیچهای سفتتر نیاز به مداخله داشت و احساس کردم که ترمزها در ترافیک سنگین با سرعتهای متوسط (تقریباً 40 مایل در ساعت) میتواند کمی ناگهانی باشد. واقعاً هندزفری بود، اما متوجه شدم که دستانم در طول این کاهش سرعت ترافیک بسیار نزدیک معلق میشوند.
پنل صفحه نمایش دیجیتال 12.3 اینچی بیشترین مسئولیت را برای متزلزل شدن اعتماد به نفس من دارد. حتی اگر کمک راننده حالت تجسم دارد، هیچ اطلاعاتی در مورد شرایطی که SUV میتواند ببیند به من منتقل نمیکند، جز اینکه آیا خودرویی در جلوی من وجود دارد یا خیر. وقتی فورد را تماشا میکردم که به ترافیک نزدیک میشد، آرامشدن برایم دشوار شد، و مطمئن نبودم چه چیزی را شناسایی کرده است. اتومات هنگام تعویض لاین یک اشتباه ایمنی مرتکب می شود که تسکین دهنده بود. نرم افزار نظارت بر راننده نیز تهاجمی است، و این چیز خوبی است. چند بار که در حین تماشای منظره در فکر فرو رفتم، کاوشگر به من هشدار می داد که به جاده نگاه کنم.
اگرچه BlueCruise ارزان نیست. ابزار تست من یک دوره آزمایشی 90 روزه داشت، اما پس از آن 49.99 دلار در ماه یا 495 دلار در سال بود. فورد میگوید این خرید یکباره 2495 دلاری است که حداقل هفت سال را پوشش میدهد. پوشش BlueCruise خوب است، برای مسافت 130000 مایلی در جاده ها در دسترس است، اما همچنان با SuperCruise جنرال موتورز که 750000 مایل مسافت دارد فاصله زیادی دارد (و اکنون در رقیب مستقیم شورولت تراورس در دسترس است). کشورهای بزرگ بین ایالتی خوب خواهند بود، اما انتظار داشته باشید که خود را به هر جای دیگری برسانید.
رانندگی با خودتان حداقل لذت بخش است. موتور 4 سیلندر 2.3 لیتری توربوشارژر 300 اسب بخار قدرت تولید می کند (به طور قابل توجهی قدرتمندتر از بسیاری از رقبای گازسوز مانند تویوتا گرند هایلندر 265 اسب بخاری) که برای ادغام سریع کافی بود. حتی موتور پایه حداکثر ظرفیت بکسل 5000 پوندی دارد. 10 سرعته معمولا تعیین کننده است، اما گاهی اوقات در پایین انداختن دنده های کافی که نیاز به پاس سریع داشتم، تردید داشت.
صدا و لرزش موتور توربو زمانی که محدوده دور بالا بود به اوج خود رسید، اما در غیر این صورت صدایی نرم و بی صدا داشت. فرمان به سمت بیش از حد تقویت شده خم می شود، اما تنظیم آن آسان است و به اندازه کافی در مرکز تیز است. بدنه در پیچ ها به صورت ناهموار نمی چرخد و ترمزها یکنواخت و قابل پیش بینی هستند. من به طور مداوم به ارقام بالاتر از میانگین EPA امتیاز میرسیدم. رانندگان معمولی و کم مصرف این را راضی کننده خواهند یافت. با این حال، کسانی که پاهای خود را به جلو میبرند، ممکن است مانند مزدا CX-90، کمی بیشتر بخواهند.
ویکتوریا اسکات / موتور1
اما من در پیچ 5 تا سه ساعت پای پیشرو نداشتم. BlueCruise 90% سفر را انجام داد و من ماساژور صندلی را پوشیدم. من یک پادکست روی سیستم صوتی Bang & Olufsen پخش کردم و دستانم را در دامانم نگه داشتم. اگر به دنبال یک روز خوب پشت فرمان هستید، Explorer یک انتخاب عالی است. با دیدن چهره او در گاراژ خود آماده شوید که شگفت زده شوید.
منبع: motor1