7 بهترین فیلم اکران شده مشابه “Sil Beginning”
همه فیلمهای عاشقانه آفتاب و رنگین کمان نیستند – حتی اگر عنوان آن «دوباره انجام بده». داستان عشق کمی مضحک با جدایی و آشتی آغاز می شود که بیشتر از آن که پاسخ دهد سؤال می کند. البته سوالی به قدمت زمان مطرح می شود: آیا دوست داشتن و از دست دادن بهتر از این است که اصلاً دوست نداشته باشی؟
برای شخصیت اصلی کلمنتین (کیت وینسلت)، پاسخ قطعاً دومی است… در ابتدا. زن دلشکسته تصمیم می گیرد که تحت عملی قرار گیرد که تمام خاطرات سابقش، جوئل (جیم کری) را از بین می برد. او تصمیم میگیرد راه او را دنبال کند تا جا نماند، اما پشیمانی او از عمل تقریباً بلافاصله رخ میدهد و سعی میکند خاطره او را در دیگر لحظات نامرتبط زندگیاش پنهان کند.
داستان در مهای از خاطره رخ میدهد که در آن طرفداران باید بفهمند چه اتفاقی افتاده است، چه چیزی واقعی است و آیا تاریخ محکوم به تکرار است. در همان زمان، زن و شوهر باید تصمیم بگیرند که آیا یک شروع جدید می تواند به پایان خوشی منجر شود، بدون اینکه بار اولی که دو نفر بر دوش داشتند.
طبیعتاً این فیلم تنها مدخلی در بخش عاشقانه نیست که حافظه، مفاهیم عمیق و جدول زمانی مبهم را آزمایش می کند. در اینجا هفت فیلم برتر مانند «Sil Beginning» که قرار است اکران شوند را معرفی می کنیم.
“او”
تماشا کنید
سلام، سیری، بیایید رابطه را تعریف کنیم. با ظهور هوش مصنوعی، روند فیلم های عاشقانه روباتیک با هوش مصنوعی نیز رو به افزایش است. اسپایک جونز در سال 2013 در فیلم “Her” یک واکین فینیکس (تئودور) سبیلی بازی می کند که جدایی او را به یک متحد بعید می کشاند: تلفنش. اما هیچ کس دیگری در آن سوی خط وجود ندارد. اسکارلت جوهانسون نقش سامانتا را بازی می کند، یک هوش مصنوعی که با زنی تنها و تقریباً طلاق گرفته رابطه برقرار می کند.
اگرچه در فیلم هیچ عنصری وجود ندارد که ذهن را خم کند، اما در فیلم «از ابتدا»، «او» پرسشهای فلسفی درباره ماهیت عشق و روابط در دنیایی علمی-تخیلی، با برخی حالات ماورایی مطرح میکند.
تماشا کنید حداکثر
“500 روز تابستان”
تماشا کنید
ما عاشق یک قوس داستانی غیرخطی خوب هستیم. “500 روز تابستان” به طور طبیعی بر … 500 روز از زندگی و عشق تابستان (زویی دشانل) تمرکز دارد. تام با بازی جوزف گوردون-لویت اگرچه در ابتدا قصدی برای حل و فصل و شروع یک رابطه جدی ندارد، بی رحم است و تا زمانی که با او بیرون نرود او را تنها نخواهد گذاشت.
حتی اگر تابستان مرزهای خود را کاملاً روشن می کند، تام همچنان به تلاش برای نوع رابطه ای که می خواهد ادامه می دهد. همانطور که در “از ابتدا”، شما با این سوال مواجه می شوید که چرا این شخصیت ها بیش از یک بار با هم هستند، زیرا خاطرات رابطه جوانه زدن آنها و پایان آن رابطه به طور همزمان روی صفحه چشمک می زند. “500 Days of Summer” همچنین دارای عناصر عجیبی است، زیرا تام، بیخبر، سعی میکند بفهمد دقیقا چه چیزی اشتباه رخ داده است.
تماشا کنید هولو
“روز ولنتاین آبی”
تماشا کنید
در «ولنتاین آبی»، سعادت خانگی دقیقاً آن چیزی نیست که دین (رایان گاسلینگ) و میشل ویلیامز (سیندی) سالها پس از شروع ازدواجشان تجربه میکنند. فیلم در روزگار کنونی شروع می شود، زمانی که مشخص می شود که این زوج با مشکلات زناشویی روبرو هستند زیرا سعی می کنند برای دخترشان فرانکی (فیت ولادیکا) کنار هم بمانند.
در اوایل فیلم، با فلاش بک هایی در رابطه با توسعه رابطه آنها بازی می کند که با مشکلات زناشویی امروزی پر از رویاهای برآورده نشده، مسلماً الکل بیش از حد و خصومت انباشته شده در هم آمیخته است. در حالی که در آغاز خواستگاری آنها به وضوح عشق زیادی وجود داشت، آنها مطمئناً وقت خود را صرف کردند و آشتی آنها با تلاش آنها برای خوشبختی همراه شد. همچنین با توجه به دشواری دین در پذیرش کلمه “نه”، پرچم های قرمز زیادی وجود داشت. با زنده شدن خاطرات زندگی مشترکشان روی پرده، زوج باید تصمیم بگیرند که آیا ازدواجشان ارزش جنگیدن را دارد یا باید دست به دست هم بدهند.
تماشا کنید طاووس
“پنج سال گذشته”
تماشا کنید
در مورد تماشای پیشرفت همزمان یک داستان عاشقانه از ابتدا تا انتها، چیزی بسیار آزاردهنده است. در «پنج سال آخر»، خاطره کتی شخصیت آنا کندریک از رابطه او با جیمی (جرمی جردن) در زمان طلاق آنها شروع می شود، زمانی که جیمی به ترتیب زمانی شروع می شود. ویرانی از دیدگاه کتی به شدت با شادی مطلقی که جیمی در آغاز خواستگاری تجربه میکند، در تضاد است و نتیجه آن فیلمی پر از شلاقهای احساسی است که تأثیر خاطرات و دیدگاههای جایگزین را بررسی میکند.
البته، “پنج سال گذشته” موزیکال است که برخی از مسری ترین آهنگ های عاشقانه (“الهه شیکسا، آهنگ اشموئل”) را در کنار ویرانگرترین تصنیف ها (“هنوز صدمه می زند”، “ببین که لبخند می زنم” را ارائه می کند. ”) ژانر باید ارائه دهد. وقتی به آهنگهای عاشقانه گوش میدهید، به راحتی فراموش میکنید که این رابطه محکوم به فنا است، و وقتی آهنگهای دلخراش از راه میرسند، به سختی میتوان به یاد آورد که این دو نفر فوقالعاده خوشحال هستند. حتی با وجود اینکه جوک را می دانید، هنوز هم می خواهید همه چیز خوب پیش برود.
تماشا کنید ویدیوی اولیه
‘بازگشت’
تماشا کنید
وقتی صحبت از ترکیب فیلمهای مستقل با جدولهای زمانی دیوانهکننده به میان میآید، فیلم «فلشبک» دیلن اوبراین یکی از وحشیترین فیلمهای موجود است. این فیلم بر شخصیت اوبراین، فردریک فیتزل تمرکز دارد. فیتزل از یک لاکچری شرکتی آمریکایی به تسخیر رؤیاهای سیندی (مایکا مونرو)، دختری که در دوران دبیرستان ناپدید شد، تبدیل میشود. در این مورد، هویت او ممکن است کمی به خانه (به معنای واقعی کلمه) نزدیک باشد تا او متوجه نشود.
فیلم 2020 با سفر در زمان، جدول زمانی در هم تنیده و بررسی حافظه بازی می کند. البته، انتخاب های بازیگری جذاب و شدید اوبراین باعث می شود که به تنهایی ارزش تماشای آن را داشته باشد، حتی اگر مردم از ماهیت گیج کننده فیلم انتقاد کنند.
تماشا کنید ویدیوی اولیه
“مرثیه ای برای یک رویا”
تماشا کنید
پویایی روابط خانوادگی پیدا شده به اندازه روابط عاشقانه مهم است، و “رکوئیم برای یک رویا” دارن آرنوفسکی با این مفهوم بازی می کند. با این حال، به هیچ وجه فیلم شادی نیست. فیلم گروهی به اندازه اعتیاد و شرایط سلامت روان شخصیتها عجیب است که آنها را از فرار از فقر و رسیدن به رویاهایشان باز میدارد.
مانند «همهسر»، این فیلم به مفهوم اجتنابناپذیری میپردازد و این که چگونه روابط (افلاطونی یا غیر آن) به ما کمک میکنند تا به آنچه هستیم تبدیل شویم. همچنین مقدار زیادی از راویان و خاطرات غیر قابل اعتماد دریافت می کنیم که نمی توانیم کاملاً به آنها اعتماد کنیم.
تماشا کنید ویدیوی اولیه
“آسمان وانیلی”
تماشا کنید
گاهی اوقات از رویهای که خاطرات یک عاشق سابق را پاک میکند، در مورد گذشته شخصی میآموزیم و گاهی اوقات یک زندانی داستان زندگی خود را برای روانشناس در زندان تعریف میکند. هیچ چیز بهتر از یک عاشق تحقیر شده نیست، همانطور که دیوید (تام کروز) در فیلم “آسمان وانیلی” کامرون کرو متوجه می شود که دوست دخترش جولی (کامرون دیاز) عمدا با یک ماشین تصادف می کند و او را برای همیشه از کار می اندازد.
اما در این فیلم ذهنآمیز چیزهای بیشتری از آنچه به چشم میآید وجود دارد علاوه بر این این در مورد یک شرکت کمی سایه است که با ذهن مردم بازی می کند. همانطور که دیوید بین آنچه واقعی است و آنچه نیست تمایز قائل می شود، بیننده نیز تفاوت می گذارد. گاهی اوقات معلوم نیست که این یک فیلم علمی تخیلی است یا فانتزی.
تماشا کنید پارامونت پلاس
اطلاعات بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide