بالاخره Playdate را امتحان کردم و بسیار سرگرم کننده بود، برای اولین بار بعد از سالها کلیدهایم را در خانه گذاشتم
هرگز فکر نمیکردم آن روز را ببینم، اما در آخرین سفرم کاری را انجام دادم که هرگز فکرش را نمیکردم: نینتندو سوییچ را در خانه رها کردم.
از زمانی که سوئیچ خود را برای اولین بار در سال 2017 دریافت کردم، از خانه بیرون نرفته ام تا آن را در کوله پشتی قرار دهم و با هر حال و هوایی که دارید، همیشه چیزی برای بازی در میان بهترین بازی های نینتندو سوییچ وجود دارد. در حالی که دک استیم به گیمرهای رایانه شخصی بهانه ای می داد تا بازی های مستقل یا عناوین کوچکتری را انجام دهند که در غیر این صورت ممکن بود نادیده گرفته شوند، سوییچ همین کار را برای من انجام داد. در واقع، این کمک کرد تا عشق من به بازی های ویدیویی دوباره زنده شود.
سوییچ به پلهای تبدیل شد که به من کمک کرد تا فراتر از بازی روی رایانه شخصی حرکت کنم و قبل از اینکه بدانم در حال آزمایش بازیهای جدید، کنترلرها و حتی برخی از بهترین کنسولهای بازی دستی بودم. با این حال، به طور خاص یک نوع دست وجود داشت که توجه من را به خود جلب کرد.
به جای یک صفحه نمایش بزرگتر یا گرافیک قدرتمندتر، Playdate از Panic همه چیز را به اصول اولیه بازمی گرداند، اما با چرخش خاص خود روی چیزها. سختافزار مهندسی جوان آن فوراً خودنمایی میکند، اما این بازیهای منحصربهفرد و نحوه تعامل شما با آنها است که من را در این گوشی دستی ۲۰۰ دلاری میفروشد. و درست مانند سوییچ، Playdate در زمان راه اندازی تقریبا غیرممکن بود. در واقع، موفق شد تمام پیشسفارشهای Playdate Panic را پردازش کند.
من درست قبل از اینکه به طور کلی در دسترس قرار گیرد، آن را پیش سفارش دادم، زیرا میخواستم نه تنها آن را برای خودم امتحان کنم، بلکه از آن در یک داستان نیز استفاده کنم. متأسفانه، این مورد بیرون نیامد و دست جدید من برای مدت طولانی تری در جعبه اش باز نشد. وقتی قبل از نمایشگاه CES 2025 بسته بندی سفرم به لاس وگاس را تمام کردم، متوجه شدم که چرا نه. به سرعت Playdate را نصب کردم، آن را در جیب پیراهنم گذاشتم و به سمت فرودگاه حرکت کردم.
طراحی مدرن با بازی های یکپارچهسازی با سیستمعامل روبرو می شود
اگر مانند من با یک گیمبوی سیاه و سفید اصلی بزرگ شدهاید، میتوانید شباهتهایی بین Breakout Handheld نینتندو و Playdate ایجاد کنید. در حالی که صفحه نمایش با نور پس زمینه نیز ندارد، صفحه نمایش LCD با حافظه شارپ می تواند با نرخ های بسیار بالاتری به روز شود. با رزولوشن 400 در 240 روی صفحه نمایش 2.7 اینچی با تراکم 173 پیکسل در اینچ، پیکسل ها بسیار به هم نزدیک هستند و بازی های Playdate را تقریباً شبیه به بازی روی کاغذ می کند.
در مورد کنترلهای Playdate، یک D-Pad در سمت چپ، دکمههای A و B در سمت راست، یک دکمه هوم درست بالای بلندگوی تک تک آن (در اینجا صدای استریو وجود ندارد) و یک دکمه قفل در سمت راست بالای کنسول وجود دارد. . . جدای از کاتالوگ منحصر به فرد بازی های آن، بزرگترین چیزی که در میان موج بی وقفه دستی های یکپارچهسازی با سیستمعامل که در سال های اخیر دیده ایم، میل لنگ است، و به درستی هم همینطور است.
همانطور که می توانید تصور کنید، میل لنگ چیزی است که بسیاری از بازی های جذاب تر Playdate را ممکن می کند. از کنترل امواج سواری بر موج سواری گرفته تا جریان زمان، بسیاری از تجربیات منحصر به فرد بازی وجود دارد که نیاز به کران زدن دارند. با این حال، بسیاری از بازی ها هستند که از همه آنها استفاده نمی کنند. هنگامی که از آن استفاده نمی کنید، برای یک روز بازی تا می شود، و مانند Joy-Cons سوییچ، وقتی پس از حذف در جای خود قفل می شود، یک کلیک رضایت بخش وجود دارد. علاوه بر بازیها، میتوانید از آن برای پیمایش در صفحه اصلی و منوی تنظیمات PlayDate نیز استفاده کنید.
برای ایمن نگه داشتن Playdate شما در حین حمل و نقل، Panic یک پوشش اختیاری نیز می فروشد که به صورت مغناطیسی به سوراخ های فلزی پشت کنسول متصل می شود. میتوانید یکی از آنها را به تنهایی با قیمت 30 دلار بخرید، یا با تهیه آن در یک بسته دستی، 10 دلار پسانداز کنید. زمانی که Playdate خود را پیشسفارش کردم، یکی را دریافت کردم، زیرا آخرین چیزی که میخواهم این است که روی صفحه سیاه و سفید خراش ایجاد کنم. همچنین نمی خواستم نگران استفاده از محافظ صفحه با آن باشم.
در پایین Playdate، یک پورت USB-C (در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد) و یک جک 3.5 میلیمتری صدا برای شارژ و اتصال به رایانهتان اگر میخواهید یک جفت از بهترین هدفونهای سیمی را وصل کنید، وجود دارد. . یکی از چیزهایی که واقعاً در مورد اسکن بازی من را شگفت زده کرد سرعت شارژ آن است. این با توجه به ماهیت سادهتر آن منطقی است، اما خوب بود که بتوانیم به سرعت به بازی بازگردیم، پس از انتظار برای دستگاههای دیگر حتی تا نیمه راه.
سرگرمی به اندازه لقمه با پیچ و تاب
بازیها میتوانند یک کنسول را بسازند یا خراب کنند، و خوشبختانه، Playdate با 24 عدد از آنها عرضه میشود. با این حال، درست مانند دستی، پیچ و تاب وجود دارد. پس از 12 هفته از اولین نصب، هر هفته دو بازی جدید به کنسول خود تحویل خواهید گرفت. آن را معادل مدرن دریافت یک کنسول جدید با مجموعهای از بازیها در نظر بگیرید، مانند اینکه چگونه Super Nintendo با نسخهای از Donkey Kong Country عرضه شد.
برای جلوگیری از اسپویل برای هر کسی که قصد انتخاب Playdate را دارد، چند مورد اول را به اختصار شرح می دهم. پس از عبور از امنیت در فرودگاه، با دو کارت بازی جدید روی صفحه دستی و صفحه اصلی که مانند یک هدیه برای جلوه بیشتر پیچیده شده بودند، از من استقبال شد.
اولین مورد Whitewater Wipeout بود که در بالا ذکر کردم. در این بازی شما از میل لنگ برای کنترل یک موج سوار استفاده می کنید. خم شدن کمی به میل لنگ شما را به سمت قله یک موج می برد، در حالی که خم شدن به پایین شما را به انتهای موج می برد. سپس، هنگامی که در هوا هستید، Kranking به شما امکان می دهد چرخش و ترفندهای دیگر را انجام دهید.
Whitewater Wipeout برای دورههای کوتاه عالی است، اما لزوماً بازیای نیست که روی آن سرمایهگذاری زیادی کنید. برای این، بازی بعدی ممکن است کار را انجام دهد.
پرندههای معمولی تقریباً شبیه یک بازی پوکمون قدیمی است، اما به جای شکار هیولاهای جیبی، هدف شما عکاسی از پرندگان است. از دکمههای D-Pad و چهره برای حرکت و تعامل با مردم شهر پرنده استفاده میکنید، و سپس وقتی زمان عکسبرداری فرا میرسد، از میل لنگ برای فوکوس کردن دوربین خود استفاده میکنید.
جدا از بازیهای فصل اول، Playdate فروشگاه مخصوص به خود را دارد که کاتالوگ نامیده میشود که معمولاً حدود چند دلار بیشتر قیمت دارد و سبکهای کنسول بیشتری بین 10 تا 15 دلار قیمت دارند. می توانید بازی های جدید را از کاتالوگ موجود در خود کنسول یا در وب سایت Playdate خریداری کنید. با این حال، شما همچنین می توانید بازی های رایگان را به طور ایمن در Itch.io نصب کنید.
یکی از بازی هایی که از کاتالوگ Playdate خریداری کردم، بازی Root Bear به قیمت 3 دلار بود. این بازی مبتنی بر کرانک نه تنها بازی کردن آسان و تسلط بر آن دشوار است، بلکه در Tiktok یک شبه به یک حس تبدیل شده است. شما به عنوان یک بارمن خرس بازی می کنید که سعی می کند “ریخت عالی” را به دست آورید در حالی که لیوان های شکل های مختلف را در سطوح مختلف پر می کنید.
همچنین امکان ساخت بازی های خود برای Playdate وجود دارد. اگر تجربه کدنویسی ندارید، می توانید از Playdate Pub برای انجام این کارها در مرورگر خود استفاده کنید، یا اگر دارید، می توانید Playdate SDK را دانلود کنید و آنها را به Lua یا C بنویسید.
به جای اتصال Playdate و پخش در تلویزیون، می توانید با استفاده از برنامه Panic Mirror App و با استفاده از خود کنسول یا حتی یکی از بهترین کنترلرهای بازی رایانه شخصی، روی رایانه خود بازی کنید. این برنامه همچنین جایی است که می توانید گیم پلی یا تاریخ پخش زنده بازی را ضبط کنید، اما می توانید اسکرین شات های دستی نیز بگیرید. یک داک مناسب خوب خواهد بود، اما با توجه به وضوح کمتر Playdate ممکن است در صفحه بزرگ کمی عجیب به نظر برسد، زیرا من فلیپر صفر را به تلویزیون خود وصل کرده ام.
همسفر جدید جیبی من
راستش را بخواهید، با همه دویدن در CES، در طول سفرم آنقدر روز بازی برای بازی نداشتم. با این حال، در چند لحظه کوتاهی که از کار افتادم، پوشاندن و بازگشت به بازیهای مستقل منحصربفرد بسیار عالی بود.
تا زمانی که به خانه برگشتم، واقعاً شروع کردم به بازیهای فصل اول که تا کنون قفل آن را باز کرده بودم، و همچنین چند بازی که از فروشگاه گرفته بودم. Playdate احتمالاً جایگزین نینتندو سوییچ من به عنوان کنسول دستی اصلی من نخواهد شد، اما من دوست دارم آن را روی میز خود داشته باشم تا زمانی که چند دقیقه وقت دارم، بازی کوتاهی انجام دهم.
اگر بهدنبال یک بازی هوشمندانه هستید تا از شر آن خلاص شوید و به خاطر بیاورید که چرا از ابتدا این سرگرمی را دوست داشتید، Playdate نیز ممکن است برای شما مناسب باشد. همچنین اگر عاشق هند هستید یا حتی میخواهید اولین قدمهای کودک خود را در توسعه بازی بردارید، این دستگاه عالی است. من در حال برنامه ریزی برای آوردن بازی بیشتر هستم، زیرا برای زمانی که در حال حرکت هستید و چند دقیقه برای کشتن دارید، یک دستی کوچک عالی است.