چیزی در مورد تریلرهای روانشناختی وجود دارد که واقعاً حال و هوای هالووین را در من ایجاد می کند. فیلمهایی مانند «زندانیها» و «Se7en» برخی از فیلمهای مورد علاقه من هستند، اما یکی از فیلمهایی که در چند سال اخیر اکران شده هنوز روح من را آزار میدهد – و همه اینها به دلایل بسیار وحشتناکی است.
«تو را می بینم» در سال 2019 اکران شد و بیشتر به عنوان یک فیلم ترسناک و جنایی معرفی شد. جان تنی در نقش کارآگاه پلیس، گرگ هارپر، و هلن هانت نقش همسرش جکی هارپر را بازی میکند که آخرین رابطهاش پویایی خانواده را فلج کرده است.
اما چیزی بسیار بدتر در سایه طرح پنهان شده است. این چیزی است که شهر را در وضعیت بسیار جدیتر و وخیمتری قرار میدهد، و پیشفرض «تو را میبینم» این را با جزئیات واقعاً حیلهگرانه نشان میدهد. در ساعت دوم و سوم شما حتی بهتر می شود زیرا می دانید – از این رو جنبه هیجان انگیز – که یک تغییر بزرگ در راه است، اما این چیزی است که واقعاً به شما ضربه می زند.
من تمام تلاشم را میکنم تا بدون اسپویلهای اصلی، فاش کنم که چه چیزی باعث جذابیت این فیلم میشود، اما اگر هنوز آن را ندیدهاید، مطمئناً برای مدت زمان تقریباً یک ساعت و ۴۰ دقیقهای این ترسناک زمان زیادی دارد – و برای شما خوش شانس است. اکنون در Prime Video در دسترس است و به صورت رایگان در و تلویزیون پلوتو.
یک خانواده از هم پاشیده
“من تو را می بینم” با تصویر وسیعی از شهر شروع می شود و کودکان و نوجوانانی را نشان می دهد که برای خوردن بستنی در میدان جمع شده اند. پسر جوانی دوچرخه سواری می کند و در وسط جنگل از دوچرخه پیاده می شود. و صحنه سپس تا شب به خانه هارپر می رسد، و حتی کوچکترین نگاهی به باز شدن در، آغاز این سواری فوق العاده هیجان انگیز است.
و بوم، کارت عنوان: “من تو را می بینم”
این یک افتتاحیه چشمگیر در چهار دقیقه است و واقعاً شما را به فیلم می کشاند، لگد زدن، جیغ زدن و همه چیز. میدانید که درگیر چیز وحشتناکی هستید، چیزی که زیر پوست شما میرود و در عین حال از خود میپرسید: “این عنوان واقعاً به چه معناست؟” تعجب می کنی
ما ابتدا جکی هارپر هانت را ملاقات می کنیم. او با پسرش، کانر (جودا لوئیس) رابطه خوبی ندارد، بنابراین او را با یک صبحانه پنکیک وسوسه می کند. آخرین رابطه جکی سر و صدای زیادی در خانه ایجاد کرد و شما می توانید آن را نه تنها در نحوه رفتار او با مادر کانر، بلکه در نحوه برخاستن او از کاناپه ای که پدرش، گرگ، شب قبل در آن خوابیده بود، احساس کنید.
سرانجام گرگ فراخوانده شد تا بررسی کند که چه اتفاقی برای پسر گم شده افتاده است. پس از اینکه یک چاقوی ارتش سوئیس سبز رنگ – کارت ویزیت یک قاتل زنجیره ای مشابه – در صحنه پیدا شد، ممکن است بدل شهر باشد. در حالی که داستان بیشتر در اطراف و درون خانه هارپر می گذرد، این طرح است که بیشتر طرح پس زمینه را تشکیل می دهد.
مثل زمانی که معشوق مخفی جکی بدون اعلام قبلی ظاهر می شود و با گلدان گل از پشت بام مورد اصابت قرار می گیرد. جکی مشکوک است که این پسر اوست. بعداً، وقتی جکی دوست پسرش را در زیرزمین رها میکند تا ماشین را آماده کند، ما تماشاگران تماشا میکنیم که کسی با بیل به سر او میزند.
فیلم به شما نشان نمیدهد که چه کسی این کار را انجام داده است، یا حتی چرا، فقط دیدگاهها را تغییر میدهد، و این چیزی است که «تو را میبینم» را بسیار جذاب میکند. برای تماشای مجدد ساخته شده است، و زمانی که متوجه تغییر بزرگ شوید، پاس های دوم بسیار بهتر می شوند.
داستان دوم
داستان دیگری پشت همه اینها وجود دارد، داستانی که بیشتر به خانه هارپر گره خورده است. این به معنای واقعی کلمه زندگی خانگی آنها نیست که از درون به بیرون ویران می شود، بلکه حتی از نظر فیزیکی توسط یک جفت مهمان ناخواسته خانه ویران می شود. این اصطلاح بعداً در فیلم ظاهر می شود، زمانی که کانر کلمه جستجو شده را در رایانه خود پیدا می کند: “phroging”.
بر این اساس Dictionary.comPhrogging مربوط به “عمل زندگی مخفیانه در خانه شخص دیگری بدون اطلاع یا اجازه او” است، یک اتفاق پیچیده اما بسیار واقعی که الک تراورز (اوون تیگ) و میندی (لیب بارر) در هارپر انجام می دهند. شواهدی از این را در سراسر خانه خواهید دید: فنجان آفتابگردان روی پشت بام، قاب عکس خالی، دختر تصادفی که به تعمیرکار پنجره پاسخ می دهد.
شما همه چیز را از دید آنها می بینید. این جایی است که ماسک ترسناک تراورز نام خود را می گیرد و حداقل در ابتدا، عنوان فیلم از آنجا گرفته می شود. حتی در نیمه راه فیلم، او به دیدگاهی کاملاً متفاوت تغییر می کند. این یک فیلم ضبط شده مانند فیلمی است از میندی و الک که به طور معمولی از سایه خانه تماشا می کنند که هارپرها مشغول کار خود هستند، غافل از اینکه چشمان کنجکاو آنها را تماشا می کنند. . مزاحم
اما این لحظات کوچک قرار نیست کاملاً پنهان یا غیر قابل توجه برای مخاطب باشند. من حاضرم شرط ببندم که کارگردان، آدام رندال قصد داشته این صحنه ها در جلو و مرکز باشد، زیرا او قصد داشت شما را از تصویر بزرگتر منحرف کند. تصویری حول محور یک کودک گمشده، سناریویی با تاریخچه ای مرتبط با شهر. این یک تاریخ است که بسیار نزدیک به خانه هارپر است.
من در اینجا وارد قلمرو اسپویلر نمی شوم، بنابراین شما فقط باید مراقب خودتان باشید و حرف من را قبول کنید. اوج “من تو را می بینم” نتیجه ای است که واقعاً شما را مشت می کند. این پیچ و تابی است که در تمام مدت پیش روی شما گذاشته شده است، و شرایط پیرامون آن، از پویایی خانواده گرفته تا قورباغه ها، واقعاً چنین روکش استادانه ای را در اطراف آشکارسازی بزرگ ترسیم می کند. M Night واقعا باید یادداشت برداری کند.
«من تو را میبینم» یکی از ترسناکترین تریلرهایی است که تا به حال دیدهام و پایان تکاندهنده آن سالها شما را آزار خواهد داد. این نه تنها باعث میشود شما متعجب شوید که چه کسی در سایههای اطراف شما کمین کرده است، بلکه باعث میشود متعجب شوید که واقعاً افرادی که در اطرافتان میشناسید و دوستشان دارید، چه کسانی هستند. حالا باید کمدهایم را دوباره چک کنم و مطمئن شوم که مهمان ناخواسته ای در خانه من وجود ندارد…
اطلاعات بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide
نظرات کاربران