من خودم را به یک سری ماجراهای باورنکردنی با هوش مصنوعی فرستادم و این مورد علاقه من بود
در چند روز گذشته به فضا رفتم، از کوهی بالا رفتم، یک شیر را در آغوش گرفتم و بدون هواپیما در هوا پرواز کردم. واضح است که واقعی نیست، اما با استفاده از نسل جدید ابزارهای بصری هوش مصنوعی، موفق شدم نسخه دیجیتالی از خودم با زندگی بسیار فعال تر از خودم ایجاد کنم.
یکی از مهم ترین پیشرفت های اخیر در هوش مصنوعی مولد، LoRA یا سازگاری با رتبه پایین است. این یک تکنیک تنظیم دقیق یک مدل بزرگ با داده های خاص بدون نیاز به تغییر کل مدل است. این بدان معنی است که می توانید نسبتاً سریع یک مدل را بر روی تصویر خود آموزش دهید.
برای این کار به دو دلیل به Freepik مراجعه کردم. اولاً، سیستم شخصیت ثابت Freepik این فرآیند را نسبتاً بدون درد می کند. مدل دوم دارای مدل تصویر شگفتانگیز Mystic 2.5 AI Magnific است که واقعیترین تصویری است که من تا به حال امتحان کردهام، و من میخواهم نتایج واقعی به نظر برسند.
من 25 عکس از صورتم از زوایای مختلف گرفتم، برخی با عینک، برخی بدون عینک، و آنها را در ترینر کاراکتر Consistency Freepik آپلود کردم. من اسمش را گذاشتم (ryanm) و در عرض 15 دقیقه تنها کاری که باید انجام می دادم این بود که @ryanm را در هر تصویری تگ کنم و من بیرون بودم. دلیلی وجود دارد که Freepik در لیست من از بهترین تولیدکنندگان تصویر هوش مصنوعی قرار دارد و این به ارزش آن می افزاید.
ما به یک ماجراجویی هوش مصنوعی می رویم
تماشا کنید
وقتی به یک نسخه دیجیتالی از صورتم دسترسی پیدا کردم، چالش بعدی این بود که بفهمم میخواهم با آن چه کار کنم و چگونه آن را به درستی آزمایش کنم. اولین غریزه من این بود که خودم را در فضا قرار دهم و سپس من دیجیتال را در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی مختلف وارد کنم، اما این منجر به مشکلات کپی رایت شد.
در نهایت تصمیم گرفتم هوش مصنوعی را به یک سری ماجراجویی بفرستم تا من را به یک سری ماجراجویی بفرستد. این ماجراها با سفر به فضا و سپس بالا رفتن از یک کوه آغاز شد. به نظر کارهایی میآیند که احتمالاً هرگز نمیتوانم خودم در زندگی واقعی انجامشان دهم، اما هیجانانگیز است. فقط برای سرگرمی چند گزینه “غیر ممکن” را نیز اضافه کردم.
من هر یک از تصاویر ایجاد شده در Freepik را با Mystic 2.5 گرفتم و با استفاده از Runway Gen-3 Turbo آنها را متحرک کردم تا آنها را زنده کنم. برخی از آنها آنقدر سورئال بودند که نمیتوانستند در این مقاله جای بگیرند، بنابراین آنها را به همراه موسیقی متن سونو در ویدیوی YouTube در بالا قرار دادم.
1. رفتن به فضا
تلاشهای متعددی برای درست کردن این موضوع انجام شد، از جمله آموزش مجدد LoRA بر روی چهرهام با استفاده از تصاویر جدید بدون قفسههای اداری و دستگاه قهوهساز در پسزمینه، که به نفوذ در تصاویر ادامه داد. یک تصویر فضایی ساکنان کاتان را روی میز خود داشت.
من یک عکس عالی از خودم گرفتم که روی صندلی روی یک هواپیمای فضایی نشسته بودم، لباس فضایی پوشیده بودم و زمین از پنجره کنارم قابل مشاهده است. این منظره ای است که من می خواهم عشق من واقعاً دوست داشتم یک روز آن را ببینم، اما هنوز هم تجربه سرگرم کننده ای بود که خودم را در آن موقعیت ببینم.
2. بالا رفتن از کوه
من در اندام یا سلامت خاصی نیستم. من زانوهای بدی دارم و ارتفاع را دوست ندارم، بنابراین شانس من برای بالا رفتن از کوه بسیار کم است. اما من دوست دارم این منظره را تجربه کنم. فوتورئالیسم Mystic 2.5 به ثبت کامل این موضوع کمک کرد.
بنا به دلایلی خالق تصویر من را بهتر از آنچه فکر می کردم می شناخت. هیچ دیدی فراتر از سر و شانههایم نداشتم، اما هنوز هم منطقی بود که احتمالاً شلوارک بپوشم، حتی از کوهی که اطراف آن را برف احاطه کرده است بالا میروم.
در ابتدا یک پرچم اسپانیا به من داد (Freepik یک شرکت اسپانیایی است)، اما من به راحتی توانستم آن را با یک پیام متنی سریع به پرچم اتحادیه تغییر دهم.
3. در آغوش گرفتن شیر
شیر از دوران کودکی حیوان مورد علاقه من بوده است. نه تنها من یک لئو هستم، بلکه شیرها همیشه با شکوه به نظر می رسند، بنابراین این فرصتی بود برای تغییر نفس مجازی من تا از نزدیک با پادشاه جنگل آشنا شود (حتی اگر یک شیر در واقع در جنگل زندگی نمی کند. ).
این یکی دیگر از مواردی است که چندین بار تلاش کرده است تا درست شود. مشکل یکی از مقیاس ها بود، زیرا به نظر می رسید هر نسخه شیر کوچک یا من را غول پیکر می کند. نتیجه نهایی هنوز کامل نیست، اما من از شکل تصویر نهایی خوشم آمد و تصمیم گرفتم مشکل مقیاس را ببخشم.
4. سفر برای دیدن شفق شمالی
اخیراً شفقهای شمالی کاملاً در جنوب، حتی تا جایی که من زندگی میکنم، قابل مشاهده است، اما آنها چندان دیدنی نیستند مگر اینکه دوربین داشته باشید. یکی از اهدافم این است که روزی به ایسلند بروم و شفق قطبی را در آسمان تماشا کنم.
بنا به دلایلی، هر یک از این تصاویر احساس میکردند که به هر جایی به جز نورها نگاه میکنم. وقتی بالاخره تصمیم میگیرم، مثل این است که دارم از یک گودال یخ زده عکاسی میکنم. شاید من در حال عکاسی از انعکاس خلاقانه نورها هستم.
5. عکس گرفتن از خرس قطبی
من طرفدار سرسخت سرما هستم. من هوای گرم را دوست ندارم و با کمال میل شلوارک می پوشم حتی اگر دمای هوا زیر 20 درجه فارنهایت باشد. مطمئن نیستم که از سرما به اندازه کافی لذت ببرم که بتوانم از کشور خرس های قطبی دیدن کنم، اما ممکن است با سفر به نروژ و تماشای چراغ ها، آن را دو چندان کنم.
بنا به دلایلی هر تصویر خرس قطبی که من ایجاد کردم در مرحله “خواب زمستانی” به نظر می رسید که در آن خرس برای غذا و صرفه جویی در انرژی تلاش می کرد. همچنین کاملاً مطمئن نیستم که چرا اینقدر به چیزی نزدیک شده بودم که گرسنه بود و به راحتی می توانست مرا بخورد.
6. به یک سفر باستان شناسی بروید
این یک مبارزه است زیرا من از گرما متنفرم، اما منظره یک کلاه خوب به من داد که کمک کرد. ایده کمک به حفاری برای کشف اسرار گذشته باستانی بشریت است، اگرچه این تصویر بیشتر شبیه Nerd-iana جونز است تا ایندیانا جونز.
من در واقع قصد نداشتم این را درج کنم زیرا خیلی ماجراجویی به نظر نمی رسید، اما زیبایی شناسی تاریخی را دوست داشتم. این عکس شبیه عکسی است که با دوربین مدرن گرفته شده است، اما در حین حفاری در دهه 1920 به جای دوران مدرن گرفته شده است. مخفیانه دور شدم تا طومار تازه فاش شده را بخوانم.
7. اوج گرفتن در آسمان بدون هواپیما
چه کسی در مقطعی از زندگی خود آرزوی پرواز را نداشته است؟ من همیشه فکر کرده ام که سقوط “ایمن” به آسمان چگونه خواهد بود، اما برای چتربازی یا سوار شدن به یکی از آن شبیه سازهای “هواپیما فضایی” کافی نیست. من خوشحالم که به هوش مصنوعی اجازه می دهم این را امتحان کند.
برای این کار، من از Freepik خواستم نسخه ای از من را در هوا با آسمان آبی و ابرهایی که مرا احاطه کرده اند بسازد. همین. کمی احساس می کردم که در فیلم های افتتاحیه سیمپسون ها هستم. من حدود 10 نقاشی از این کار کردم و فقط یکی شبیه من بود. بنابراین این کم موفقیت ترین تلاش بود.
افکار نهایی
تنها چیزی که هنگام ایجاد محتوا برای این مقاله مرا شگفت زده کرد این بود که چقدر تصاویر در مقایسه با تصاویر هوش مصنوعی چند ماه پیش واقعی به نظر می رسیدند.
وقتی عکسها را گرفتم، چند انگشت سرگردان و نسخه اضافی عجیب و غریب من در یک تصویر وجود داشت، اما حتی اگر از یک دوربین واقعی استفاده کنید، از هر عکس یک عکس عالی دریافت نمیکنید.
هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به یک رسانه داستان سرایی عالی است. در حالی که داشتم عکسهای خود را در حال انجام کارهای عجیب و غریب و شگفتانگیز مرور میکردم، پسر 4 سالهام وارد دفترم شد و پرسید: «کی به فضا رفتی؟» او پرسید. این به من اجازه داد تا یک داستان سرگرم کننده برای او بسازم. من به صراحت توضیح دادم که این فقط یک تصویر است و واقعی نیست.
اطلاعات بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide