دهمین سالگرد «بین ستارهای» به من یادآوری میکند که چرا این یکی از بهترین فیلمهای کریستوفر نولان است.
کریستوفر نولان یک دانشمند دیوانه است. این فیلمساز بریتانیایی وسواس زیادی به دستکاری زمان به عنوان ابزاری برای برانگیختن واکنش های احساسی دارد. «Memento»، «Inception»، «Dunkirk» و «Tenet» همگی مفهوم زمان را بررسی می کنند. با این حال، تعریف نولان از زمان به عنوان یک ابزار روایی در «بین ستارهای» رخ میدهد.
«میان ستارهای» یک ماجراجویی علمی تخیلی با بازی متیو مککانهی در نقش کوپر، خلبان سابق ناسا است که یک اکتشاف را برای کاوش در کرمچالهای در نزدیکی زحل هدایت میکند که حاوی سیاراتی است که میتوانند خانه بعدی بشریت باشند. «بین ستارهای» با تصاویری خیرهکننده و طرحی هیجانانگیز، یکی از شخصیترین فیلمهای نولان است که طرفداران ویژهای را به دست آورده است. طرفداران فیلم هنوز در بالاترین حد خود قرار دارد. تقریباً تمام نمایشهای این هفته برای عرضه مجدد IMAX به مناسبت دهمین سالگرد آن فروخته شده است.
“بین ستاره ای” شخصیت نولان است که تا به حال او را ندیده اید. او احساسات خود را در مورد عشق و روابط خانوادگی در یک داستان سفر در زمان منتقل می کند. این جزئیات صمیمی «بین ستارهای» را به یکی از بهترین فیلمهای او تبدیل کرده است.
آخرین اقدام “مک کونیانس”
تماشا کنید
باشه، باشه، باشه. «بین ستارهای» را نمیتوان بدون ذکر عبارت «مک کانهی» که برای توصیف حرفه مککانهی از سال 2011 تا 2014 استفاده شد، مورد بحث قرار داد. قبل از سال 2011، فیلمشناسی تگزاسی پرافتخار را میتوان با سه نقش تعریف کرد.
اولین نفر وودرسون در فیلم «گیج و گیج» ریچارد لینکلیتر بود. مککانهی خودسر و خودباور به عنوان یک مرد خانم خوش صحبت و علاقهمند به ماشینها، پات و موسیقی راک، سرش را برمیانگیخت. مککانهی به لطف موفقیت «محیرتزده و گیجشده» نقشهای بیشتری دریافت کرد که منجر به دومین نقش تعیینکننده جیک بریگانس در «زمانی برای کشتن» شد. مک کانهی با مدل موهای شیک خود و مونولوگ برجسته فیلم، آماده بازی بود.
وارد دهه 2000 شوید و مک کانهی وارد دوران کمدی رمانتیک شود. در حالی که “برنامه ریز عروسی” موفقیت آمیز بود، مک کانهی با “چگونه یک پسر را در 10 روز از دست بدهیم”، مرحله سوم کار خود، تبدیل به پسر پوستر این ژانر شد. مک کانهی یک سمبل جذاب جنسی و سلطان کمدی های رمانتیک هالیوود است. اما قرار بود این بازیگر تا پایان دهه تغییر کند. او با امتناع از تایپ کردن، شروع به رد کردن کمدی های رمانتیک کرد. روز پرداخت 14.5 میلیون دلار
پس از دو سال وقفه، مککانهی وارد مککونیانس میشود و نقشهای جسورانهتر و دراماتیکتری در «وکیل لینکلن»، «برنی» و «مایک جادویی» ایفا میکند. مهم ترین فیلم در آغاز ظهور مک کانهی «لجن» محصول 2012 بود. درام دوران بلوغ جف نیکولز. نولان «Mud» را تماشا میکند و فیلم الهامبخش او میشود تا مککانهی را در «بین ستارهای» انتخاب کند.
از سال 2013 تا اواخر سال 2014، مککانهی در «باشگاه خریداران دالاس» بازی کرد، در «گرگ وال استریت» ظاهری افسانهای داشت، در «کارآگاه واقعی» به تیتر اخبار تبدیل شد، برای «باشگاه خریداران دالاس» برنده جایزه اسکار شد، و او در نقش نقش اصلی در “بین ستاره ای”. مک کانهی نمی تواند به عنوان یک خلبان یاغی که به دنبال نجات جهان و بازگشت نزد دخترش است، بی نقص تر باشد.
گروه های نولان همیشه از استعدادهای برتر تشکیل شده اند. «بین ستارهای» با بازی آن هاتاوی، جسیکا چستین، مایکل کین، کیسی افلک، الن برستین و مت دیمون تفاوتی ندارد. اما هسته عاطفی و پیام فیلم کاملا بر دوش مک کانهی است. وقتی مککانهی نمیتواند مونولوگهای جذاب یا سکانسهای اکشن پرتنش را ارائه دهد، قلب فیلم میلنگد. در آخرین اکشن مک کانهی، مک کانهی اجرای عالی خود را ارائه کرد.
نولان اغلب به عنوان نویسنده ای بصری با توانایی ذاتی در صحنه سازی سکانس های اکشن استادانه و انتقال احساسات از طریق تصاویر توصیف می شود. نولان یک فیلمساز عالی بود که به سفرهای فضایی پرداخت و نشان داد که انسانیت در یک کهکشان بی پایان چقدر کوچک است. تصاویر بصری کوپر و خدمه در حال سفر در گارگانتوآ حیرت انگیز است. موج جزر و مد در سیاره میلر معده شما را می چرخاند زیرا متوجه می شوید که خدمه ممکن است زنده نمانند.
کوپر و دکتر. مبارزه بین مان (دیمون) با مشاجره بین تام (افلک) و مورف، استاد کلاس نولان است. مان و تام ممکن است عقل خود را از دست داده باشند، اما کوپر و مورف از عشقشان به یکدیگر و قولشان برای ادامه جنگ رانده شده اند. نمادگرایی بیش از حد نولان.
تماشا کنید
هانس زیمر، استاد پشت یک موسیقی پر شور، سلاح مخفی “بین ستاره ای” است. همانطور که داستان پیش میرود، نولان به سراغ زیمر رفت تا برای یک صفحهای یک نت بنویسد. روی کاغذ داستان کوتاهی در مورد پدری بود که دخترش را برای تکمیل یک کار مهم ترک میکرد. تنها دیالوگ نوشته شده این بود: “من برمی گردم” و “چه زمانی.زیمر فهمید که «بین ستاره ای» ریشه در این رابطه بین والدین و فرزند دارد. موسیقی فراگیر پیام های نولان را تقویت می کند و به سوالات او پاسخ می دهد. آکوردها به آرامی رشد می کنند و با پیشرفت هر صحنه قوی تر می شوند.
مثل این است که هر آهنگ با یک سوال شروع می شود و در پایان آهنگ به آن سوال پاسخ می دهد. آهنگ های به یاد ماندنی عبارتند از “Cornfield Chase” که به عنوان یک لحظه پیوند شروع می شود و با تعقیب هواپیماهای بدون سرنشین در یک مزرعه پایان می یابد. “کوه ها” وحشت یک موج جزر و مدی نزدیک را منعکس می کند. و آهنگ پیروزمندانه «Where Do We Go» که در زمانی که کوپر دوباره با مورف متحد می شود و برای آینده برنامه ریزی می کند، پخش شد.
شخصی ترین و احساسی ترین فیلم کریستوفر نولان
برای فیلمی که مفاهیم پیچیده علمی با پشتوانه سکانسهای اکشن تپنده را بررسی میکند، موضوع اصلی «بین ستارهای» با یک کلمه تعریف میشود: عشق. نولان روشن میکند که «بین ستارهای» داستانی پدر و دختری و شخصیترین فیلم در فیلمشناسی اوست. نولان، پدر چهار فرزند، فیلم «بین ستارهای» را که ادای احترامی به دختر واقعیاش است، با اسم رمز «نامه فلورا» فیلمبرداری کرد.
از فرود بر روی یک سیاره آب تا سفر از طریق سیاهچاله، دکتر. هر صحنه اکشن مهیج، از مبارزه با مان تا صحنه تسراکت، به کوپر و قول او برای بازگشت به مورف بازمی گردد. نولان هرگز اجازه نمی دهد مخاطب این موضوع را فراموش کند، به خصوص پس از نابودی سیاره آب.
کوپر پس از از دست دادن بیش از 20 سال پیش، پیام های ویدیویی خانواده اش را تماشا می کند. چیزی که به عنوان یک لحظه شادی شروع می شود، به سرعت به عذاب تبدیل می شود زیرا کوپر تماشا می کند که مورف بزرگسال (چستین) از او به خاطر ترک زمین متنفر است. درک اینکه کوپر ممکن است دیگر هرگز خانواده اش را نبیند، اشک او را در می آورد. نولان این لحظه را اینگونه توصیف می کند:ستاره شمالی فیلم“
این صحنه ای است که پس از پایان دوران حرفه ای مک کانهی، نقطه عطفی برای مک کانهی خواهد بود. این مشت احشایی صحنه پیوند و ملاقات نهایی بین کوپر و مورف را که نمونه ای پر شور از سرسختی انسان است، رضایت بخش تر می کند. کوپر هرگز تسلیم نشد زیرا عشق او به مورفی هرگز از بین نرفت.
توضیح اینکه چرا او سیاره ادموندز را انتخاب کرد، دکتر هاتاوی نام تجاری او می گوید: “عشق تنها چیزی است که ما می توانیم درک کنیم که از ابعاد زمان و مکان فراتر می رود.” فیلمسازان زیادی نمی توانند یک فیلم پرفروش 165 میلیون دلاری درباره عشق تولید کنند، اما نولان آن را به پایان رساند و «بین ستاره ای» را به عظمت رساند.