وقتی برای اولین بار تصمیم گرفتم «Buffy the Vampire Slayer» را در سال 1997 تماشا کنم، به لطف نقدهای فزاینده، مجبور شدم با تماشای قسمت های فصل اول با تماشای تکرارهای تابستانی در WB، به امید تماشای تعداد بیشتری از آنها برسم. قبل از پخش فصل دوم امکان پذیر است.
تماشای تلویزیون از آن زمان تا کنون بسیار تغییر کرده است، و من دوست دارم این فرصت را داشته باشم که دانش “Buffy” خود را با پخش اپیزودهای رایگان به صورت درخواستی تکمیل کنم. این دقیقاً کاری است که مردم اکنون می توانند انجام دهند، زیرا تمام هفت فصل سریال اکنون در Tubi در دسترس هستند و منتظر هستند تا برای اولین بار دوباره مورد بازدید یا کشف قرار گیرند.
«Buffy the Vampire Slayer» را از کجا پخش کنیم؟
“Buffy the Vampire Slayer” در Tubi پخش می شود
تماشای «بافی» را زمانی شروع کردم که تقریباً در همان سن و در همان مرحله از زندگی شخصیتها بودم، اما وقتی چندین دهه بعد دوباره آن را تماشا کردم، به همان اندازه از آن لذت بردم. این سریال به قدری محبوب و تاثیرگذار بوده است که به راحتی می توان شک و تردیدهایی را که در اولین نمایش آن به وجود می آید را فراموش کرد، وقتی سریالی تلویزیونی است که از یک شبکه نوپا بر اساس فیلمی نسبتا ناموفق پخش می شود.
فرمت طولانی تلویزیون به خالق Joss Whedon اجازه داد تا به طور مؤثر تمام موضوعاتی را که به اندازه کافی در فیلم “Buffy the Vampire Slayer” در سال 1992 تحقق نیافته بودند، با یک دنیای فراطبیعی غنی و پرجزئیات که با پیشرفت سریال گسترش مییابد، بررسی کند.
“Buffy the Vampire Slayer” ترکیبی از فانتزی و کمدی است
تماشا کنید
چیزی که بلافاصله “بافی” را متمایز می کند، حس شوخ طبعی است که بافی سامرز جوان (سارا میشل گلار) به وظیفه خود به عنوان قاتل نزدیک می شود. او ممکن است یک بار در یک نسل منتخب برای مبارزه با خون آشام ها و دیگر موجودات ماوراء طبیعی باشد، اما او همچنین یک دانش آموز دبیرستانی بداخلاق است که به همان اندازه که با یک چوب چوبی شوخی می کند سریع است. همین امر در مورد بهترین دوستانش ویلو روزنبرگ (آلیسون هانیگان) و زاندر هریس (نیکولاس برندون)، نوجوانان عادی که به مبارزه او علیه شیطان می پیوندند، صدق می کند.
با گذشت زمان، سبک نوشتاری لاکونیک و طعنه آمیز ویدون به چیزی شبیه به کلیشه تبدیل شده است. به ویژه از آنجایی که به عنوان لحن پیش فرض فیلم ها در دنیای سینمایی مارول پذیرفته شده است، که ویدون دو فیلم اول «انتقام جویان» را برای آن نوشته و کارگردانی کرده است.
اما نوشتن در «بافی» هنوز هم هوشمندانه و تازه است و برای گروهی از نوجوانان خسته که گاهی اوقات به همان اندازه که از نوشتن مقاله برای کلاسها از جنگیدن با خون آشامها آزار میدهند، آزار میدهند. با وجود اینکه به مرور زمان توسط نمایشها و فیلمهای دیگر تقلید و کمرنگتر شده است، باز هم نمیتوان دیالوگ متمایز در «بافی» را با چیز دیگری اشتباه گرفت.
بازیگران بزرگ و متنوع دنیای سریال را پر کرده است
بازیگران اصلی شامل بافی و دو دوست صمیمی اش، و همچنین مربی و شبه ناظر روپرت گیلز (آنتونی استوارت هد)، یکی از اعضای شورای دیده بانان که بر قاتل ها نظارت دارد، می باشد. دیگر متحدان و دشمنان می آیند و می روند. در میان آنها فرشته (دیوید بوریناز)، یک خون آشام متفکر است که یکی از اولین عشق های بافی بود و بعداً سریال اسپین آف خودش را ساخت.
برخلاف بسیاری از نمایشهایی که در محیط دبیرستان شروع میشوند، «بافی» به شخصیتهایش اجازه میدهد تا واقعاً رشد کنند و تغییر کنند. این منجر به برخی تکههای خشن در فصلهای بعدی میشود، زیرا همه دائماً بدبخت به نظر میرسند، اما بهطور واقعگرایانه مشکلات انتقال را نیز به تصویر میکشد. تا بزرگسالی
ویدون و سایر نویسندگان توجه دقیقی به گروه بازیگران در حال گسترش شخصیتهای مکمل و تکرارشونده دارند و آنها را به شیوههایی اغلب غافلگیرکننده و تأثیرگذار درون و برون داستان میپیوندند. این موضوع «بافی» را به یک نمونه اولیه از تلویزیونهای سریالی تبدیل میکند، اگرچه هنوز قسمتهای مستقل زیادی وجود دارد. «بافی» همچنین پیشگام داستان سرایی یک فصل بود. هر فصل بر روی داستان های اپیزودیک فردی و همچنین یک شرور فراگیر به نام “بد بزرگ” متمرکز بود.
این به بینندگان کمک می کند تا حتی از شخصیت های کوچک و تکی که ممکن است یک یا دو فصل بعد به شیوه های قابل توجهی بازگردند، توجه داشته باشند. این بدان معناست که برخلاف بسیاری از برنامههای تلویزیونی قدیمیتر، «بافی» برای اولین بار از ابتدا تا انتها به بهترین وجه تجربه میشود تا واقعاً دامنه روایت و توسعه شخصیت را درک کرده و درک کند.
‘Buffy the Vampire Slayer’ به زیبایی با فرمت خود بازی می کند
در حالی که “بافی” به عنوان یک درام دبیرستانی پر از تهدیدهای ماوراء طبیعی مختلف در هر قسمت شروع شد، ویدون همیشه جاه طلبی های بزرگتری داشت و برخی از بهترین قسمت های “بافی” از قالب ثابت برای آزمایش های روشن و جسورانه جدا می شوند. این شامل قسمت موزیکال فصل ششم «یک بار دیگر، با احساس» است که عموماً بهترین سریال در نظر گرفته میشود، و همچنین تصویر قدرتمند غم و اندوه در قسمتهای صامت آزاردهنده «Hush» و «The Body».
اینها فقط انحرافات به خاطر خودشان نیستند، بلکه بخشهای جدایی ناپذیر روایت بلندمدت سریال هستند. آهنگهای «یک بار دیگر، با احساس» جذاب و سرگرمکننده هستند، اما این قسمت به خودی خود نقطه عطف بدی برای روابط چندگانه است و پیامدهای واقعی برای مسیر آینده فصل دارد.
حتی قسمت هایی که شبیه شوخی های احمقانه به نظر می رسند، اغلب با تحولات دراماتیک قوی توجه مخاطب را به خود جلب می کنند. “بافی” ممکن است سریع و سرگرم کننده باشد، اما نمایش همیشه با فکر و دقت به شخصیت ها و دنیای خود نزدیک می شود.
این چیزی است که من را در سال 1997 گرفتار کرد، و این چیزی است که هنوز هم مرا گرفتار می کند. «بافی» یکی از بهترین سریالهای تلویزیونی فراطبیعی است که تاکنون ساخته شده است، و تصور اینکه سریالهای موفق مدرنی مانند «چیزهای عجیب» یا «داستان ترسناک آمریکایی» بدون آن وجود داشته باشند، سخت است. با بیش از 140 قسمت در حال حاضر برای پخش رایگان، تجربه ای غیرقابل مقاومت و همه جانبه را برای بینندگان جدید و بازگشتی به طور یکسان ارائه می دهد.
اطلاعات بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide
نظرات کاربران