«ناتینگ هیل» پس از 25 سال همچنان یکی از بهترین کمدی های رمانتیک است
فرمول یک کمدی عاشقانه چیزی شبیه به این است: پسر با دختر ملاقات می کند، پسر دختر را دوست دارد، پسر دختر را از دست می دهد و پسر دوباره دختر را می برد. «ناتینگ هیل» که اخیراً بیست و پنجمین سالگرد خود را جشن گرفت، چندان از این مسیر دور نمیشود. با این حال، کمدی رمانتیک با بازی جولیا رابرتز و هیو گرانت تصمیم می گیرد قبل از رسیدن به نتیجه اجتناب ناپذیر خود، راهی طولانی با قله ها و دره ها شود.
«ناتینگ هیل» به کارگردانی راجر میشل، یک کمدی رمانتیک است که درباره عاشقانی از دنیاهای مختلف است که با هم تلاقی کرده اند. اما این رومئو و ژولیت نیست و کسی از طرف اشتباه نیست. «ناتینگ هیل» درباره عاشق شدن یک مرد عادی و یک ستاره هالیوود است. آیا یک جو معمولی و یک سلبریتی در لیست A می توانند علیرغم تفاوت های سبک زندگی شان موفق شوند؟ صادقانه بگویم، این یک سناریوی رویایی است، چیزی که همه ما در یک مقطع زمانی به آن فکر کرده ایم.
وقتی بچه بودم، همیشه تصور میکردم که در نهایت با رنجر صورتی اثر امی جو جانسون از «تکاوران قدرتمند مورفین» به پایان میرسم. اما به دلیل تفاوت سنی و نداشتن قدرت ابرقهرمانی من، این هرگز جواب نداد. نقل قول بری کیوگان“آن رویا وجود دارد.”
مانند بسیاری از کمدی های عاشقانه، «ناتینگ هیل» با ملاقات شیرین آنا اسکات (رابرتز)، مشهورترین زن روی کره زمین، و ویلیام تاکر (گرنت)، صاحب کتابفروشی اخیراً طلاق گرفته آغاز می شود. این زوج مشتری عجیبی را مسخره میکنند و ویلیام تمام تلاشش را میکند تا اوضاع را آرام نگه دارد، علیرغم اینکه با عصبانیت درباره کباب و کتاب پچ پچ میکند. آنا به وضوح از تلاش او برای رفتار با او مانند یک فرد معمولی قدردانی می کند و این دو با هم رابطه خوبی دارند.
زمانی که Destiny این دو را چند دقیقه بعد گرد هم می آورد، ویلیامز با ریختن آب پرتقال روی پیراهن سفیدش با آنا روبرو می شود. ویلیام به آنا اجازه می دهد تا آپارتمانش را تمیز کند و با سرو کردن هر نوشیدنی و میان وعده زیر آفتاب به آنا می رسد. در ابتدا کار نمی کند، اما آنا در نهایت ویلیام را می بوسد. ارتباط آنها هیجانانگیز است و مخاطب از آنها میخواهد به آپارتمان ویلیام متصل شوند (در ادامه در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد). اما “ناتینگ هیل” دوباره صبر را انتخاب می کند و اجازه می دهد تا عاشقانه کند سوز ادامه یابد.
لحظه های لذت بخش در طول فیلم هیچ وقت کم نیست. کنفرانس مطبوعاتی وجود دارد که در آن ویلیام به عنوان نویسنده برای مجله اسب سواری برتر لندن “Horse & Hound” ظاهر می شود، وقت خود را با آنا می گذراند و از او می خواهد که قرار ملاقات بگذارند. بعداً، آنا به دنبال رسوایی تبلیغاتی که دنیای او را تکان می دهد، به آستان ویلیام می رسد. ویلیام با ابراز همدردی با کسی که به ندرت چنین چیزی را در زندگی روزمره خود می بیند، آرامش و آسایش را فراهم می کند. درست همانطور که می توانید ببینید که چرا یک بیننده عاشق رابرتز و گرانت می شود، همچنین می توانید توجیه کنید که چرا آنا عاشق ویلیام می شود.
بیایید با رابرتز، “ملکه رام کام” بی چون و چرای سال 1999 شروع کنیم. رابرتز در اوج قدرت خود بود و او را به بازیگری عالی برای ایفای نقش یک ستاره بزرگ هالیوود تبدیل کرد. با کمال تعجب، رابرتز تقریباً “ناتینگ هیل” را شکست داد: ووگ بریتانیا او گفت که ایفای نقش یک بازیگر سینما “آزاردهنده” و “سخت ترین کاری” است که تا به حال انجام داده است. اما به جز رابرتز، نمی توانم به بازیگر دیگری فکر کنم که بتواند به این ظرافت، ظرافت و فروتنی به این نقش بیاورد. اول از همه، رابرتز در این فیلم باورنکردنی به نظر می رسد.
اول از همه، رابرتز در این فیلم باورنکردنی به نظر می رسد. وقتی او با ژاکت چرمی، شنل شنل و عینک آفتابی مشکی وارد کتابفروشی می شود، اشتباه نکنید، این یک ستاره فیلم در فهرست A است. ریچارد کرتیس، فیلمنامه نویس «ناتینگ هیل» گفت که نقش آنا ترکیبی بود. گریس کلی و آدری هپبورن. با این حال، جذابیت رابرتز باعث می شود باور کنید که شخصیت خود بازیگر نیز در این نقش است.
رابرتز برای بهترین لبخند و خنده هالیوود در کوه راشمور است. زمانی که او سفیدهای مرواریدی خود را به رخ می کشد یا خنده های عفونی خود را رها می کند، زمان می ایستد. در آخرین کنفرانس مطبوعاتی، پس از گفتن آخرین سخنان رابرتز، دوربین روی چهره باشکوه رابرتز می ماند. او بدون اینکه حرفی بزند، شادی و احساسات زیادی را منتقل می کند. صورتش از هر نظر هیپنوتیزم کننده است. ویلیام و تماشاگران نمی توانند به دور نگاه کنند.
«ناتینگ هیل» در رتبه بندی کمدی رمانتیک رابرتز در کجا قرار دارد؟ از اکثر طرفداران این ژانر بپرسید و آنها به شما خواهند گفت که «زن زیبا»، «عروسی بهترین دوست من» و «ناتینگ هیل» سه بهترین کمدی رمانتیک رابرتز هستند. شخصاً «زن زیبا» بهترین فیلم است. فیلمنامه، کارگردانی، داستان، اجرا و… «عروسی بهترین دوست من» بهترین کمدی در بین این سه فیلم است. و «ناتینگ هیل» بهترین بازی ستاره سینمای رابرتز است. نقشی که از استعداد، شخصیت و جذابیت او نهایت استفاده را می کند.
در مقابل رابرتز، گرانت قرار دارد که پس از شکست در فیلم “چهار عروسی و یک تشییع جنازه” در سال 1994 که توسط کورتیس نوشته شده بود و دانکن کنورثی تهیه کننده آن بود، به تنهایی به یک ستاره تبدیل شد. گرانت درست در خانه در نقش ویلیام خجالتی است که برای به دست آوردن قلب آنا به شوخ طبعی مرده و شوخ طبعی بریتانیایی تکیه می کند. چیزهای ظریف گرانت – پخش کردن “گل مروارید” و نگاه سگ توله سگ وقتی آنا از شب با هم بودنشان پشیمان می شود – به جذابیت و دوست داشتنی ویلیام می افزاید، حتی اگر او هرگز از فکر کردن یا شک و تردید به خود دست بر نمی دارد.
به همان اندازه که من فیلم را دوست دارم، دو مشکل با ویلیام دارم. اولا، گرانت آنقدر خوش تیپ است که نمی تواند بازنده باشد. به هیچ وجه هیچ زنی نمی تواند او را پس از نگاه کردن به چهره صاف او با چشمان آبی و مدل موهای نیمه وسطش ترک کند. دومین مشکل بزرگ من با آپارتمان ویلیام است. صاحب یک کتاب فروشی مسافرتی که در یک تریپلکس زیبا در لندن زندگی می کند – و ما در آنجا در ترشی هستیم – کمترین چیز در کل فیلم قابل باور است. من را به یاد آپارتمان سوهو سانی کوفاکس در بیگ ددی می اندازد. هیچ راهی وجود ندارد که چکی برای پنت هاوس در یکی از ثروتمندترین محله های شهر نیویورک و دستمزد یک کارگر گیشه پرداخت شود. این اصول در مورد آقای تاکر صدق می کند.
دوستان عجیب و غریب با چیزهای قدرتمند برای گفتن
کورتیس همانطور که در «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» انجام داد، گروهی جالب و متنوع از دوستان را برای گرنت فراهم می کند. این تیم شامل بهترین دوست ویلیام مکس (تیم مک ایننرنی) است. همسر ویلچر مکس، بلا (جینا مک کی)؛ هانی خواهر پوچ ویلیام (اما چمبرز)؛ و برنی (هیو بونویل)، دلال سهام و دوست ویلیام. همچنین در کنار او اسپایک (ریس ایفانس)، هم اتاقی شلخته، احمق و خار در چشم ویلیام قرار دارد.
این گروه دوست دارند به عنوان نشانه ای از دوستی صادقانه به یکدیگر توهین های زیرکانه پرتاب کنند. در جشن تولد هانی، همه به نوبت در غم و اندوه خود غوطه ور می شوند و داستان های غم انگیز خود را برای بردن آخرین براونی تعریف می کنند. آنا حتی موافق است و اشاره می کند که چگونه استانداردهای زیبایی مضحک هالیوود منجر به یک دهه رژیم غذایی و جراحی پلاستیک روی چانه و بینی او شد. برای اولین بار ویلیام، دوستانش و تماشاگران با آنا همدردی می کنند. این صداقت وحشیانه در اطراف میز چشمان آنا را به آنچه در زندگی او گم شده باز می کند: دوستانی دلسوز و دوست داشتنی که آماده انجام هر کاری برای یکدیگر هستند.
آنا سرانجام متوجه شد که چه می خواهد و آن ویلیام بود که به خاطره ماندگار فیلم منجر شد. “من فقط یک دختر هستم” سخن، گفتار. من نمی توانم باور کنم که ذکر سخنرانی نمادین آنا در حالی که روح خود را برهنه می کند و به ویلیام التماس می کند که او را دوست داشته باشد، اینقدر طول کشیده است. قلب گرینچ با تماشای این صحنه رشد می کرد. وقتی متوجه شد رابرتز لباس های خودش را عوض کرده است (دمپایی، دامن مخملی آبی، تی شرت و ژاکت کش باف پشمی). شورش علیه لباس پوشیدن مانند یک ستاره سینما یکی از دلایل متعددی که چرا بهترین است.
در حالی که بارها و بارها «ناتینگ هیل» را تماشا میکنم، سخنرانیای که میبینم در حال بازگشت به آن هستم، از بلا میآید، زیرا گروه آخرین شام خود را در رستوران تونی میگذراند. در طول نان تست، بلا می گوید: “هر چه بیشتر به چیزها فکر می کنم، منطق یا دلیلی در زندگی نمی بینم. هیچ کس نمی داند چرا برخی چیزها درست می شوند و برخی نه.” زندگی تصادفی است، در حالی که برخی دیگر به دلیل یک تصادف عجیب و غریب روی صندلی چرخدار قرار می گیرند، اما شما می توانید انتخاب کنید که چگونه واکنش نشان دهید.
سخنرانی بلا بسیار قابل تامل است و چیزی است که اغلب با کمدی های رمانتیک مرتبط نیست. این پیچیدگی به همین دلیل است که «ناتینگ هیل» یکی از بهترین پیشنهادهای این ژانر باقی مانده است. یک فیلمنامه شوخ، شیمی هیجان انگیز بین بازیگران اصلی و یک بازیگر قوی حمایت کننده فرمول برنده است. شما نمی توانید با یک پایان خوب اشتباه کنید و «ناتینگ هیل» لبخندی شبیه به جولیا رابرتز بر روی لبان شما خواهد گذاشت.
اجاره / خرید “ناتینگ هیل” آمازون یا سیب
بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide