ساب عالی بود نفهمیدی
چیزی واقعا خنده دار در مورد ساب به عنوان یک برند خودرو وجود دارد. مطمئناً، در این مرحله بیش از یک دهه است که مرده است و کاملاً نامربوط است، اما فکر نمیکنم امروز خودروسازی مانند آن وجود داشته باشد. ساب شوخی نداشت – این برند سوئدی صدها هزار خودرو را در طول نیم قرن تولید کرد – اما مطمئناً علاقه مندان در آن شرکت داشتند. یه چیزی
مردم می گویند که ساب در آن زمان مانند تسلا امروزی بود: یک خودروساز که از پارچه ای متفاوت بریده شده بود که گروه بسیار مشتاقی از مالکان را که به مأموریت شرکت اعتقاد داشتند، جذب کرد. اما این هیجان در ساب به خصوص در سال های بعد مرموز شد.
نمونه موردی: اگر به تسلا یا به طور کلی خودروهای الکتریکی اعتقادی ندارید، حدود یک میلیون مقاله، ویدئو و سایر اشکال رسانهای وجود دارد که از هر دو حمایت میکنند. ساب هرگز این را نفهمید. اشتیاق به برند بیشتر در انجمنهای مبهم، بخشهای نظرات یا در ورمونت وجود داشت.
به عنوان یک شرکت، برند سوئدی همیشه قربانی بود و صاحبان آن از دفاع از آن احساس افتخار می کردند. شور و شوق از آنجا بود. اما قربانی کیست یا چیست؟ طبیعتاً افرادی که ماشین می خرند. Peabrains، NPCs، Rednecks، آنها یک هدف گمشده بودند که ارزش درگیر شدن با آنها را نداشت.
در سالهای بعد، شیطان بزرگ به شرکت مادر ساب، جنرال موتورز تبدیل شد. این دوره کمپین ساب است که من واقعا از آن لذت می برم.
اگر هر یک از کتاب های باب لوتز یا هر یک از مصاحبه های ما با او را در این وب سایت خوانده باشید، این تصور برایتان ایجاد می شود که هر بار که کلمه “ساب” به زبان می آید فشار خون او افزایش می یابد. لوتز مسئول تمام محصولات جنرال موتورز در سال های منتهی به رکود بزرگ از جمله محصولات شرکت خودروسازی سوئدی بود.
جنرال موتورز ساب را با این نیت بسیار معقول خرید که بخشی سودآور از تجارتش در اروپا باشد. راز این است که ساب هرگز واقعا سودآور بود، اما درست مانند صاحبان خودرو، مدیران ارشد شرکت سودی نبردند واقعا اهمیت میده.
درخواست های لوتز و دیگران برای استفاده از قطعات بیشتر از سطل قطعات بدون ته جنرال موتورز با عجیب ترین طراحی لیوانی که تا به حال در زندگی خود دیده اید برآورده شد. همانطور که میدانید ساب خاص است – و نه به روش خوبی – ادعا شده بود که مهندسان حتی از استفاده از قطعات GM که مشتری هرگز نمیبیند، مانند سیستم HVAC، خودداری میکنند.
این تقدیم به یک قطعه است، اما اصلا اینطور نبود.
اینجاست که مقایسه با تسلا ناموفق است. از نظر مالکان، تسلا یک شوالیه درخشان است که در ماموریت نجات سیاره از شر احتراق داخلی است. علاقه مندانی که یکی را خریداری می کنند نیز بخشی از این تلاش نجیب می شوند.
دشمن ساب نجیب نبود. در سالهای بعد، بزرگترین دشمن آن شرکت مادرش بود. تقریباً میتوانید تصور کنید که همه کسانی که در Saab مسئول هستند، با دیدن Saturn Vue جدید برای سال 2008 نفس نفس میزنند.خشمگین -در اوپل آنتارا; شاید ناشناس ترین ماشین تاریخ. دیدن آن وسیله نقلیه از منظر برند مانند نگاه کردن به چشمان شیطان بود. ممکنه یه روز اینجوری بشه تکان دادن.
اما هرگز کاملاً به آن تبدیل نشد. کشیشهای کنجکاو در برخی از انجمنهای مبهم، در بخش نظرات یا در ورمونت در مورد اینکه چگونه شرکت از زمان خریدش به پوستهای از خود رسمی تبدیل شده است، اشاره میکردند. با این حال، وقتی به گذشته نگاه می کنیم، می بینیم که اصلا اینطور نبوده است.
این برند خودروهایی مانند واگن 9-5 Biopower تولید می کرد تا اینکه جنرال موتورز آن را به لیست کوتاهی از احیاگران فروخت که به خصوص اکنون کاملاً مضحک به نظر می رسد. سوخت این خودروی بسیار کمیاب از اتانول E85 تامین میشد که با دیفرانسیل جلو یا تمام چرخ محرک و گیربکس دستی استاندارد موجود است. تلاش برای فروش چنین خودرویی در حال حاضر خودکشی مالی خواهد بود، اما من مطمئن هستم که ساب سعی خواهد کرد این کار را انجام دهد. در واقع، دو مدل از موفقترین مدلهای آن، 9-5 و 9-3، بهعنوان یک سدان یا واگن با گیربکس دستی در دسترس بودند و بله، غیرمعمولترین مدل تا کنون جالب هست جا لیوانی که تا زمانی که بمیری می بینی.
ساب ها خیلی سریع نبودند، از نظر ظاهری جذاب نبودند، و حتی روی کاغذ نیز تفاوت چندانی با خودروهای قابل مقایسه – مذموم – که علاقه مندان ساب به تمسخر می گرفتند، نداشتند. اما باز هم چیز خاصی بود.
تحسین برانگیز است که ماشین ها را به خاطر آنچه هستند دوست داشته باشیم، نه چیزی که نشان می دهند. در مورد ساب هم خیلی خنده دار بود. این تنها شرکت خودروسازی است که وقتی به گذشته نگاه می کنم خنده ام می گیرد. علاقه مندان و خود شرکت در راستای آنچه می خواستند کاملاً هماهنگ بودند، اما در یک جنگ صلیبی نبودند. آنها کاملاً از سلطنت خود راضی بودند، برای مدت بسیار طولانی مرفه بودند، و گشت و گذار در ناشناخته های وسیع هم ناخواسته و هم از نظر آنها غیر ضروری بود.
به عبارت دیگر، آنها شما را متقاعد نمی کنند. فقط باید می گرفتی
منبع: motor1