این بهترین 5 قسمت “آینه سیاه” در تمام زمان ها و بدترین است

سریال گلچین علمی تخیلی “Mirror Black” این هفته برای فصل هفتم به نتفلیکس بازگشت و شش داستان پری پیچ خورده را ارائه می دهد که منعکس کننده دنیای اطراف ما و رابطه فزاینده ما با فناوری است.
در سال 2011 ، نمایش خروجی اکنون به 33 قسمت (و یک فیلم بلند) در حال گسترش است و من تقریباً برای تمام اجرای او یک عاشق مهم بوده ام. ما بهترین “Mirror Için” را برای جشن بازگشت به سرویس جریان با لحظه های فراموش نشدنی ، شخصیت های فراموش نشدنی و ده ها خمش که باعث ایجاد شکاف فک شما می شود ، انتخاب می کنیم.
و از آنجا که شما نمی توانید خوب را بدون بد بدست آورید ، ما چند قسط را انتخاب کرده ایم که علامت را از دست داده اند. این گزینه های ما برای بهترین و بدترین قسمت های “آینه سیاه” است.
بهترین قسمت های “آینه سیاه”
“خرس سفید” (فصل 2 ، فصل 2)
بخش بسیار کمی “آینه سیاه” وجود داشت که واقعاً مرا شوکه کرد. به عنوان مثال ، شوک به اندازه کافی برای ایستادن پس از اتمام ، در اطراف اتاق بمانید و دوستانم را که از دوستانم پرسیدند که آیا هنوز آنها را مشاهده نکرده اند ، متن بزنم. لرزیدنبشر
“خرس سفید” یکی از این قسمت ها است و صادقانه بگویم ، یکی از موارد مورد علاقه من است. او ویکتوریا اسکارلان را دنبال می کند ، زنی که بدون خاطره ای که از او بیدار می شود ، بیدار می شود. دنیای اطراف او یک هرج و مرج است: مردم بی سر و صدا او را در تلفن های خود فیلمبرداری می کنند ، از صحبت یا کمک خودداری می کنند و بیگانگان را نقاب می کنند. این سوخت کابوس دیستوپی.
اما در پایان ، پیچ و تاب سرزمین وحشی که مرا از گلو گرفت. یک بار ، یک خم وجود داشت که من واقعاً نمی دیدم که آمده است. این قسمت چنان هوشمندانه آورده شد که هنوز در مغز من حک شده بود – آلیکس بلکبرن
“دسته تعطیل” (فصل 3 ، فصل 3)
انتخاب بخش مورد علاقه من “آینه سیاه” کار دشواری است. من به راحتی می توانم “همه تاریخ” را انتخاب کنم ، اکنون به عقب برگردم “یا” پانزده میلیون دستاورد ، و وقتی به نمایش فکر می کنم ، همیشه بخشی وجود دارد که به ذهن خطور می کند: “فک و رقص را بپوشانید”.
قسمت سوم فصل سوم ، که در سال 2016 به نمایش درآمده و به اولین نتیجه نمایش در نتفلیکس اشاره کرد پس از انتقال از کانال شبکه بریتانیا 4.
پیشگام ساده است: یک نوجوان جوان ، دزدان دریایی دزدان دریایی رایانه پس از دریافت تصاویر استمناء خود به طور فزاینده ای عجیب و در نهایت باج خواهی برای انجام اقدامات جنایی. در طول قسمت ، “چرا شخصیت اصلی کنی؟ این آیا از محرمانه نگه داشتن تصاویر ناامید است؟ “سپس ، آخرین خم شدن به بازی می رسد و همه چیز در جای خود قرار دارد.
بله ، یک بخش بدون انکار فقط یک بار کار می کند. پس از دانستن پیچ و تاب ، بسیار مؤثر. با این حال ، این اولین تصویربرداری واقعاً به یاد ماندنی است ، و عملکرد لاتر آسیب پذیری ناامید کننده ای را نسبت به مراحل واقعاً خانه می افزاید.
وقتی می خواهم دوباره قسمت های قبلی را تماشا کنم ، نمی توانم بگویم که “رقص دست دست نزدیک دست ، اقساطی است که من انتخاب کرده ام ، اما حتی بعد از این همه سال ، این تصور است که او برای اولین بار من را ترک کرد. بهترین کپسول نمایش. – روری ملون
‘San Junipero’ (فصل 3 ، فصل 4)
من “San Junipero üç را سه یا چهار بار دیدم و هر بار گریه می کرد. یکی از احساسی ترین قسمت های” آینه سیاه “. داستان یورکی و کلی ، دو زن که یکدیگر را در یک دنیای دیگر دیجیتال پیدا می کنند ، کاملاً مرا خراب می کنند.
آنچه به عنوان یک کشف تقریباً سبک از یک بهشت دلتنگ ، فناوری با جهت گیری آغاز می شود ، به زودی به یک بازتاب خام و عمیق در مورد عشق ، از دست دادن و حافظه تبدیل می شود. ارتباط بین یورکی و کلی بسیار واقعی و بسیار حساس است. با تماشای آنها ، تلاش برای فهمیدن آنچه واقعاً ارزش گرفتگی را دارد – آنها در گذشته خود قدم می زنند – این فقط دلهره آور است.
Bend هر بار مرا از بین می برد ، اما این یک امید عجیب به من می دهد. هنگامی که بلیندا کارلایل شروع به بازی کرد “بهشت زمین است ، بافت کافی برای خشک کردن اشکهای من در جهان وجود ندارد. جدید کلی وو
“USS Callister” (فصل 4 ، فصل 1)
“USS Callister” همه چیز را در یک خانه چرخ معمولی “آینه سیاه” در یک بخش انجام می دهد. مانند یک کوکتل از مضامین معمول این سریال.
بله ، یک مرجع رنگارنگ و کمی احمقانه از “Star Trek” ، اما همچنین این لحن کمدی تاریک با برخی از سوء استفاده از فناوری ناگوار و یک “فرمانده” واقعاً وحشتناک دالی (جسی پلمونز) متعادل است.
جهان جیب علمی علمی Campy Sci-Fi از قسمت چشمگیر بود ، و بخش ویژگی های نزدیک لحظات بسیار نگران کننده ای دارد که از آن زمان به بعد در حافظه من گیر کرده است.
هنگامی که دهان نئو مهر و موم شد ، من از “ماتریس VE و تهدیدهای دالی برای نگه داشتن یک نانت کول ویژه (کریستین میلیونی) در مورد تهدید غرق شدن مداوم می ترسیدم؟ در اینجا سوخت کابوس است. بی اخلاقی دالی فرار خدمه را فقط به فضای مجازی تبدیل می کند. – مارتین ساحل
“USS Callister: Infinity” (فصل 7 ، فصل 6)
“Mirror Black” ممکن است به نظر می رسد یک انتخاب آشکار برای ادامه با ادامه USS Callister در فصل 7 است ، اما “بی نهایت” یک زمان واقعاً سرگرم کننده و روش مناسب برای تکمیل فصل جدید است.
ما نه تنها به یادآور “Star Trek” ، بلکه دوباره با بازیگران اصلی از جمله کریستین میلیونی دوباره جمع می شویم.
در دنباله ، کاپیتان نانت کول و تیمش هنوز در یک جهان مجازی به دام می افتند که هرگز به پایان نمی رسد. از لحظه شروع ، قسمت هرج و مرج بدون وقفه و یک سفر وحشی و فوق العاده سرگرم کننده است.
همانطور که به یک فیلم تریلر علمی -Fi امیدوار خواهید بود ، به ویژه هنگامی که دنیای واقعی شروع به کشف اینکه کلون های دیجیتال هنوز در داخل گیر کرده اند ، جنگ سفینه فضایی حماسی ، انفجار و افزایش تنش وجود دارد. او مطمئناً برداشتی را به وجود آورد و من می توانم ببینم که دوباره به تماشای خودم بازگشتم. – آلیکس بلکبرن
بدترین قسمت های “آینه سیاه”
“روز مازی” (فصل 6 ، فصل 4)
برای یک سریال که باید یک تحریک آمیز یا نبوت باشد ، از نظر اخلاقی ، “Paparazzi قطعاً حمله کننده و شکارچی است ، درست است؟” دقیقاً دوره جدیدی را باز نمی کند.
پس از پیوستن به یک حادثه ضربه و آهسته دویدن ، وارد “روز مازی اولان” شوید که یک عکاس مشهور متناقض را می بیند که یک ستاره جوان را با عنوان یک مرکز توانبخشی شکار می کند.
موارد زیر کاملاً کسل کننده ، انباشت بیش از حد و اخلاق سنگین است ، فقط صحنه های بی ادب ترین مردم چیزهای وحشتناک را به روشی وحشتناک و آماتور مصرف می کنند (واقعاً واقعاً شما واقعاً هستید. برای به دست آوردن و سپس “توضیحات عالی” این قسمت را به یک هیجان ماوراء طبیعی خونین خواهید برد زیرا اهداف محوری وحشی را باز می کنید.
ظهور بزرگی در حال گرفتن چنین میدان چپ بود ، او واقعاً من را از آن لحظه بیرون آورد. و پس از آن ، اگر به هر حال این نکته را نگرفته اید ، این با آخرین “تیراندازی” به پایان می رسد. به گذشته – مارتین ساحل
‘Bandersnat’
“Bandersnatch” یکی از جالب ترین آزمایشات است. به جای یک ساعت یک ساعت ، فقط یک قسط ویژگی نیست (به همین دلیل از نظر فنی غیر از هفت فصل وجود دارد) ، اما تعاملی تعاملی از مخاطب می خواهد تصمیماتی را در مورد نحوه پخش داستان بگذارد.
روی کاغذ ، این یک ایده جدید است و روش مناسب برای بینندگان احساس یک شرکت کننده فعال در دنیای تحریف شده “آینه سیاه” است. در عمل ، ثابت می کند که کمی بیشتر از یک تقلب وجود دارد ، و به ایجاد سری Bandersnatch در بین بدترین روایاتی که این سریال تاکنون ظهور کرده است ، کمک نمی کند.
این داستان بر روی یک برنامه نویس (Fionn Whitehead) تمرکز دارد و سعی در تبدیل یک رمان Dark Fantasy به یک بازی ویدیویی دارد. با این وجود ، این چرخ ها را خیلی اوقات تبدیل می کند و سرانجام به یک هزارتوی سوریل که احساس می کند کاملاً بی اساس و کمی احمقانه است ، فرو می رود.
اکثریت انتخابات به مجبور شدن در مرحله بعدی کمک نمی کند که تأثیر بسیار کمی در صفر داشته باشد. این یک توهم انتخاب را به شما ارائه می دهد ، و هنگامی که گمان می کند که عمدی است ، یک تجربه نظارت رضایت بخش ایجاد نمی کند.
در واقع ، من به یاد می آورم که برای اولین بار با همسرم تماشا می کردم ، و آنها از طبیعت گردش “بندرنگ” بسیار حوصله داشتند و آنها به طور فزاینده ای ناامید شدند که از ما می خواستند که آن را ببندیم و چیز دیگری را تماشا کنیم. من مجبور شدم به خودم برگردم تا ببینم چه چیزی تا پایان درد است ، و رک و پوست کنده ، احتمالاً نباید ناراحت کننده باشم. – روری ملون