ما درست در اواسط سال هستیم، که زمان خوبی را برای بررسی شش ماه گذشته و مهمتر از همه، انتخاب بهترین (و بدترین) فیلم های سال 2024 تا کنون تبدیل می کند.
من حداقل هفته ای یک بار از سینمای محلی خود دیدن می کنم و در سال 2024 42 فیلم را روی پرده بزرگ دیده ام. طبیعتاً، من همه بهترین های سال را تماشا کردم، از “Dune Part Two” تا “Inside Out 2″، و همچنین چند فیلم کمتر قابل توجه، مانند “Evil does not exist” و “Late Night With the Devil” را تماشا کردم. و بله، من حتی «مادام وب» را در تئاتر دیدم…
مانند بسیاری از علاقه مندان به سینما، فهرستی از هر فیلم جدیدی که در طول سال تماشا می کنم تهیه می کنم. در زیر پنج فیلمی را خواهید دید که بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار دادند و باعث شدند آرزو کنم که ای کاش تیتراژ آن زودتر پخش می شد.
5 فیلم محبوب من در سال 2024 تاکنون
5. “جنگ داخلی”
احتمالاً انتظار دارید که فیلمی درباره دومین جنگ داخلی آمریکا در خط مقدم درگیری یا شاید در ادارات دولتی یا مراکز فرماندهی نظامی روایت شود، بنابراین الکس گارلند نویسنده/کارگردان فضای زیادی برای قاب‌بندی این فیلم هیجان‌انگیز دارد. روزنامه نگاران جنگی که در سراسر کشور برای مصاحبه با رئیس جمهور سفر می کنند، من شک دارم که شخص آن را حدس زده باشد. این یک چیدمان شگفت‌انگیز است، اما ثابت می‌کند که یک انتخاب الهام‌بخش است که به بینندگان اجازه می‌دهد تضاد را از منظری بی‌طرفانه و بسیار منحصر به فرد ببینند.
کرستن دانست نقش رهبر واقعی گروه را بازی می‌کند، یک عکاس روزنامه‌نگار مشهور جهان خسته و زخمی از جنگ. در حالی که تیم او قصد گرفتن عکس تعیین کننده از جنگ را دارد، او با اکراه یک روزنامه نگار جوان (کیلی اسپانی) را با خود می برد. “جنگ داخلی” تصویری از ایالات متحده در آینده نزدیک را ارائه می دهد که هم بیگانه و هم به طرز وحشتناکی قابل قبول است. شنیدن تفسیر او در مورد جامعه امروز سخت است، اما حتی زمانی که اوضاع ناخوشایند می شود، «جنگ داخلی» نمونه قانع کننده ای از فیلمسازی جسورانه باقی می ماند.
4. “مرد ضربتی”
در حالی که من شک دارم که اکثریت قریب به اتفاق مردم «هیت من» را هنگامی که ماه گذشته در نتفلیکس وارد شد تماشا کردند، من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در یک اکران اولیه در طول پخش محدود آن شرکت کردم و بسیار خوشحالم که توانستم این کمدی پیچ در پیچ شگفت انگیز را تجربه کنم. هیجان انگیز به سالنی فروخته شده. “Hit Man” مانند رعد و برق در یک بطری است. بهترین مرد اصلی (گلن پاول) را با فیلمساز ریچارد لینکلیتر جفت می کند که می داند چگونه فیلمی لذت بخش بسازد.
این فیلم درباره معلمی است که به عنوان یک قاتل قلابی در یک عملیات پلیسی کار می کند که پس از عاشق شدن با مشتری ناامید (آدریا آرجونا) به شبکه ای از فریب کشیده می شود.
چیزی که بیشتر از همه در مورد “Hit Man” مرا شگفت زده کرد این است که کمدی اسکروبال را با لبه تاریک ترکیب می کند و هرگز از نظر تناقض احساس نمی کند. این فیلم با مفهوم بالا و خوشمزه، چندین ژانر را با هم ترکیب می‌کند تا جلوه‌ای عالی داشته باشد. اما عنصر قاتل واقعی پاول است که بازی ستاره‌سازی را ارائه می‌کند (و در نوشتن فیلمنامه مشارکت می‌کند).
3. «زمان دیر با شیطان»
“Late Hours with the Devil» پس از یک سری شکست در ماه مارس، کیفیت بسیار مورد نیازی را به ژانر ترسناک تزریق کرد (اما بعداً به آنها خواهیم رسید…). این فیلم به عنوان یک بخش گفتگوی شبانه نمایش داده می شود و این نمایش صحنه های وحشتناک را بیش از پیش نگران کننده می کند. به نظر می رسد شما در حال تماشای یک تلویزیون پخش واقعی هستید که از کنترل خارج می شود، و این استفاده خلاقانه از کادربندی هوشمندانه من را از ابتدا تا انتها تحت تاثیر قرار داد.
دیوید دستمالچیان بزرگ در نقش جک دلروی، مجری باسابقه برنامه گفتگوی پرطرفدار شب جغدها، تلاش می‌کند تا در رتبه‌بندی با برنامه بی‌نظیر Tonight Show رقابت کند. برای افزایش بینندگان، دلروی یک برنامه ویژه جاه طلبانه هالووین را برنامه ریزی می کند که شامل دعوت از یک دختر تسخیر شده به صحنه فیلمبرداری و همچنین یک جادوگر بدبین شده است که معتقد است می تواند هر ادعای ماوراء طبیعی را رد کند. از آنجایی که سریال در مسیری کابوس‌آمیز قرار می‌گیرد، برنامه‌ای وحشتناک آغاز می‌شود و گذشته شوم دلروی آشکار می‌شود. «آخر شب با شیطان» به بهترین شکل ممکن ترسناک است.
2. “چالنجرها”
من عاشق یک فیلم ورزشی خوب هستم، اما یک مثلث عاشقانه جذاب را وارد کنید و واقعاً خودتان را آشپزی می کنید، بنابراین تعجبی ندارد که من «چالنجرها» را دوست داشتم. این فیلم با بازی Zendaya توانست بازی تنیس را خطرناک‌تر از تهدیدات جهانی مانند “Godzilla x Kong: The New Empire” و “Ghostbuster: Frozen Empire” کند. این سه بازیگر چقدر هیجان‌انگیز هستند و کارگردان لوکا گوادانینو چقدر درام شخصیت محور را درک می‌کند. «چلنگرها» حماسه ای میدانی است که من را از همان سرویس اول جذب کرده بود.
زندایا در «چالنرز» نقش تاشی، یک اعجوبه سابق تنیس را بازی می‌کند که مسیر امیدوارکننده‌اش برای رسیدن به سوپراستارهای ورزشی پس از آسیب‌دیدگی پایان حرفه‌ای وی از بین می‌رود. اما او میل خود را برای بهترین بودن به همسرش آرت (مایک فیست) منتقل می کند و او را به عنوان مربی به یک قهرمان گرند اسلم تبدیل می کند. اما حالا این حرفه‌ای خسته‌شده در یک رگبار شکست گیر کرده است، وقتی آرت وارد یک تورنمنت در مقیاس کوچک می‌شود تا ریتم خود را بازیابد و با بهترین دوست سابقش و دوست پسر سابق تاشی، پاتریک (جاش اوکانر) جفت می‌شود، همه چیز پیچیده‌تر می‌شود. طبیعتاً درام زیادی نیز به دنبال دارد.
1. «تلماسه قسمت دوم»
بله، “Dune Part Two” در حال حاضر بهترین فیلم سال 2024 است، اما دلیلی برای آن وجود دارد. اگر اولین فیلم «تلماسه» کارگردان دنیس ویلنوو اثبات مفهومی بود که به وضوح نشان می‌داد که حماسه علمی تخیلی فرانک هربت می‌تواند برای پرده بزرگ اقتباس شود، «دون قسمت دوم» چشم‌انداز کاملی است که جان می‌گیرد. . حماسه ای عظیم که گروه بزرگی از شخصیت ها و توطئه های سراسر جهان را در یک کل بسیار منسجم ترکیب می کند.
«تلماسه قسمت دوم» از جایی که سلفش متوقف شد ادامه می‌یابد، زیرا پل آتریدس (تیموتی شالامه) را در ماموریتی برای انتقام گرفتن از کسانی که خانواده‌اش را به قتل رسانده‌اند و خانه‌اش را ویران کرده‌اند دنبال می‌کنیم. با پیوستن به نیروهای فریمن و ایجاد پیوند نزدیک با چانی (زندایا)، پل در نهایت بین سرنوشت خود و عشق خود درگیر می شود و سعی می کند جلوی چشم اندازی وحشتناک از آینده را بگیرد. من می توانم همه چیز را در مورد “Dune Part Two” تحسین کنم، از بازیگران سنگین آن گرفته تا کارگردانی ژانر تعیین کننده دنیس ویلنوو. هر چیزی که یک فیلم پرفروش برای هیجان نیاز دارد را دارد.
5 بدترین فیلم 2024 (تا کنون)
5. “خیالی”
سال بسیار متفاوتی (تا کنون) برای طرفداران ترسناک بوده است. در حالی که فیلم های برجسته ای وجود داشت («آخر شب با شیطان»، «بی عیب و نقص» و «اولین فال»)، فیلم های شبح آور زیادی نیز وجود داشتند که بدترین جنبه های این ژانر را به نمایش می گذاشتند. متأسفانه، “تخیلی” دقیقاً در دسته دوم قرار می گیرد. این تلاش Blumhouse فاقد هر گونه فضای واقعی است، و همه چیز به قدری وحشیانه قابل پیش بینی است که حتی تلاش های ارزان قیمت برای “jump scares” به طور کامل نتیجه را از دست می دهند.
این ترسناک فراطبیعی عمومی، جسیکا (دیواندا وایز) را دنبال می‌کند که با همسر و دخترخوانده‌اش به خانه دوران کودکی‌اش بازمی‌گردد. به زودی، کوچکترین دختر آلیس (پایپر براون) یک خرس عروسکی به نام چانسی را پیدا می کند. با این حال، این اسباب بازی مخمل خواب دار اصلا بی ضرر نیست و در واقع یک راز تاریک را در خود دارد. این یک سناریوی بسیار عجیب روی کاغذ است، و صادقانه بگویم، گرفتن عکس از یک خرس عروسکی معمولی که روی سیم‌های شوم قرار گرفته است، بسیار دشوار است. در واقع متوجه شدم که بیشتر به «تخیلی» می خندم تا اینکه واقعاً بترسم.
4. “ناظران”
شاید بدترین چیزی که می توانم در مورد “The Watchers” بگویم این است که آخرین ورودی در این مقاله بود که در سینماها دیدم (اوایل ژوئن اکران شد) و با این حال واقعاً برای به خاطر سپردن موارد دیگر مشکل دارم. طرح اولیه طرح این فیلم ترسناک کاملا فراموش شدنی در واقع اولین کارگردانی ایشانا نایت شیامالان (دختر ام. نایت شیامالان) است و متاسفانه بدترین ایرادات پدرش را در فیلمسازی به ارث برده است.
«ناظران» با بازی داکوتا فانینگ در نقش یک آمریکایی ساکن ایرلند شروع می‌شود (دقیقاً دلیل مهاجرت او برای کار در فروشگاه حیوانات خانگی توضیح داده نشده است) اما در نهایت در جنگل‌های عمیق حومه شهر گیر می‌افتد. فانینگ با کشف اینکه جنگل توسط موجودات مرموز تسخیر شده است، به یک کابین عجیب پناه می برد که همچنین خانه گروهی از سه بازمانده است. دقیقاً مانند بدترین فیلم‌های M. Night Shyamalan، «The Watchers» حول محوری ساخته شده است که همان‌قدر قابل پیش‌بینی است که من در 20 دقیقه ابتدایی آن دیدم.
3. «شنای شبانه»
آخرین فیلم از سه فیلم ترسناک ما در سال 2024 (راستش، سه انتخاب آخر را می‌توان به هر ترتیبی ارائه کرد، همه آنها به یک اندازه وحشتناک هستند) “شب شنا” است، یک فیلم ترسناک که به معنای واقعی کلمه از تماشاگران می‌خواهد یک فیلم ترسناک بخرند. با یک فرض مضحک و به دنبال آن ایده دیوانه کننده، کاملاً سرگرم کننده صفر است. اگر نام آن را نشنیده اید، «شنای شبانه» درباره یک استخر شنا است. بله، ما خانه‌های جن زده داشته‌ایم، بچه‌های جن زده داشته‌ایم، و حالا در حیاط خانه‌مان استخرهایی داریم.
البته، وقتی پاسخ ساده به این موقعیت ترسناک بیرون آمدن از استخر است، سخت است احساس کنیم که کسی در خطر واقعی قرار دارد، و با این حال وایت راسل و کری کاندون در نقش زن و شوهری که توسط نیروی بدخواه مدفون شده وحشت زده شده اند. زیر آب فیلم به طرز مضحکی غیرقابل قبول شروع می شود و در طول مسیر حتی یک اونس مغز را کشف نمی کند. صادقانه بگویم، من ترجیح می دهم یک قطره کلر ببینم تا این که دوباره این آشفتگی را تماشا کنم.
2. «مادام وب»
«مادام وب» هفته‌ها در ماه فوریه، کیسه‌ی بوکس اینترنت بود و فهمیدن دلیل آن کار سختی نیست. تلاش سونی برای ساختن دنیای سینمایی مرد عنکبوتی خود (بدون مرد عنکبوتی به دلایلی عجیب) از همان ابتدا مورد بررسی ضعیفی قرار گرفت، اما «مادام وب» باعث شد «موربیوس» در مقایسه با یک شاهکار به نظر برسد. بزرگترین شکست آن عدم انسجام کامل آن است: هر صحنه ای تقریباً آماتوری بریده شده به نظر می رسد.
بازی مرده داکوتا جانسون در نقش کاساندرا وب نیز کار را آسانتر نمی کند. رویکرد تقلید آمیز جانسون با افرادی مانند سیدنی سوینی، ایزابلا مرسدس و سلست اوکانر که با صمیمیت بیش از حد به مطالب برخورد می کنند، بسیار در تضاد است. همچنین، هرچه در مورد پتوی خیس شخصیت شرور Ezekiel Sims (طاهر رحیم) کمتر صحبت شود، بهتر است. یک استدلال قوی وجود دارد که «مادام وب» بدترین فیلم سال 2024 تاکنون است، اما حداقل چند الگوی خنده دار از آن به دست آوردیم، همین را نمی توان در مورد انتخاب نهایی من گفت.
1. “آرژیل”
من می توان من “مادام وب” را به عنوان بدترین انتخاب خود انتخاب کردم، اما حداقل از خندیدن به وحشتناک بودن آن لذت بردم، البته متأسفانه کمتر از دو ساعت کار می کند. “Argylle” به اندازه آخرین فیلم کمیک سونی بد است، اما 140 دقیقه طول می کشد. صادقانه بگویم، من هرگز کاملاً با سریال «کینگزمن» متیو وان ارتباط برقرار نکردم، اما «آرگیل» همان مزخرف است، فقط با حذف شخصیت‌های دوست‌داشتنی و اکشن‌های خوش ساخت. یک فیلم جاسوسی دردناک و عاری از ذوق یا هر گونه دسیسه.
در حالی که بازاریابی گمراه‌کننده فیلم نشان می‌دهد که «آرگیل» یک فیلم اکشن با بازی دوا لیپا و هنری کاویل است، در واقع برایس دالاس هاوارد بازی می‌کند که در جریان بازی‌های او به دنیای جاسوس‌ها پرتاب می‌شود نقش یک نویسنده منزوی رمان ها شروع به اتفاق می کنند. در این داستان ماهی خارج از آب نیز سام راکول، برایان کرانستون، کاترین اوهارا، جان سینا و ساموئل ال جکسون ایفای نقش می‌کنند، اما تمام این استعدادها در یک فیلم بلاک‌باستر پیچیده تلف شد که طبق گزارش‌ها، ساخت آن نزدیک به 200 میلیون دلار هزینه داشته است. مانند صابون روزانه ارزان به نظر می رسد.
اطلاعات بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide
نظرات کاربران