با انتشار اخیر برنامه ChatGPT برای ویندوز، کاربران اکنون می توانند مستقیماً از رایانه های رومیزی خود به مدل محبوب هوش مصنوعی دسترسی داشته باشند. در همان زمان، بسیاری از کاربران هنگام استفاده از برنامه های کاربردی مانند Word، Excel و Teams مایکروسافت Copilot را کشف کردند زیرا عمیقاً در اکوسیستم مایکروسافت ادغام شده است. هر دو ابزار توسط مدل های زبان بزرگ (LLM) ارائه می شوند و افزایش قابل توجهی در بهره وری ارائه می دهند، اما چگونه آنها را مقایسه می کنند؟ بیایید نگاهی به شباهت ها و تفاوت های آنها بیندازیم و همچنین ببینیم کدام یک برای کاربران مختلف مناسب تر است.
شباهت ها
ChatGPT و Microsoft Copilot هر دو به ایجاد محتوا، اتوماسیون و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس درخواست های کاربر کمک می کنند زیرا از پردازش زبان طبیعی (NLP) با معماری GPT OpenAI استفاده می کنند. ممکن است متوجه شوید که یک نوع را بر دیگری ترجیح می دهید، زیرا خروجی محتوا مشابه خواهد بود، اگر یکسان نباشد. پاسخهای ChatGPT را دوستانهتر و محاورهایتر دیدم، که طبیعتاً مرا به سمت آن کشاند. با این حال، برخی از کاربران ممکن است متوجه شوند که یک رویکرد غیرمعمول مناسب سبک آنها است.
لایه رایگان ChatGPT دسترسی اساسی به قابلیت های آن را فراهم می کند. بنابراین برای کاربرانی که خواهان گزینههای برتر، از جمله پاسخهای سریعتر هستند، آخرین مدل GPT-4 گزینه بهتری خواهد بود. به طور مشابه، نسخه رایگان Microsoft Copilot حداقل ها را انجام می دهد، اما ممکن است ویژگی های قدرتمندتری در سطح اشتراک Microsoft 365 یکپارچه شده باشد.
تفاوت ها
جایی که مدل ها بیشترین تفاوت را دارند، ادغام آنها با نرم افزارهای موجود است. Microsoft Copilot به طور یکپارچه با اکوسیستم مایکروسافت ادغام شده است و می تواند داده ها را از یک برنامه به برنامه دیگر منتقل کند. علاوه بر این، Copilot میتواند به دادههای شخصیشده از طریق Microsoft Graph دسترسی داشته باشد و به آن اجازه میدهد همه چیز را از پیشنویس ایمیلها گرفته تا خلاصهسازی اسناد و تولید گزارشها انجام دهد. پیوند عمیق این مدل هوش مصنوعی را برای حرفه ای هایی که قبلاً از ابزارهای مایکروسافت مانند Word، Excel، PowerPoint و Teams به طور گسترده استفاده می کنند، عالی می کند.
با این حال، ChatGPT به تنهایی کار می کند. این یک برنامه مستقل است که می تواند با برنامه های شخص ثالث از طریق API ها یکپارچه شود. بنابراین، اگرچه در حال حاضر در یک اکوسیستم ادغام نشده است، به همین دلیل بسیار انعطاف پذیرتر است و طیف وسیع تری از وظایف دارد. تطبیق پذیری آن به آن اجازه می دهد تا همه چیز را از کدنویسی گرفته تا ایجاد محتوای خلاقانه بدون مرزهای یک اکوسیستم ساختاریافته مدیریت کند. تطبیق پذیری ChatGPT ممکن است برای کاربران اصلی که به طور منظم از برنامه های تجاری استفاده نمی کنند جذاب باشد، زیرا ادغام ChatGPT در سیستم های سازمانی به تلاش بیشتری نیاز دارد.
سفارشی سازی
تمایز مهم دیگر، پردازش و استفاده از داده ها است. Copilot بسیار با برنامه های مایکروسافت ادغام شده است، بنابراین در ارائه پاسخ های شخصی و آگاه به زمینه تخصص دارد. می تواند از ایمیل ها، اسناد، یا یادداشت ها و دعوت نامه ها برای ارائه اطلاعات و توصیه های خاص استفاده کند. بنابراین، Copilot در سادهسازی جریانهای کاری بسیار عالی است تا در محیط کسبوکار بسیار کارآمد بماند.
از سوی دیگر، ChatGPT پاسخهایی را بر اساس دادههای آموزشی گسترده تولید میکند، اما دسترسی بلادرنگ به اطلاعات شخصی یا سازمانی خاص را ندارد. از آنجایی که مدل هوش مصنوعی در یک سیستم داخلی ادغام نشده است، توانایی کمتری در ارائه بینش های متنی دارد. جایی که در خلاقیت و وظایف تعمیم یافته می درخشد، در زمینه هایی که داده های شخصی سازی شده حیاتی است، کوتاهی می کند.
مایکروسافت Copilot Studio را ارائه میکند، پلتفرمی که در آن کسبوکارها میتوانند راهحلهای هوش مصنوعی سفارشی را در چارچوب مایکروسافت بسازند و هوش مصنوعی را با جریان کاری خود تنظیم کنند. ChatGPT همچنین گزینههای سفارشیسازی را از طریق APIهای خود و سازنده بدون کد اخیراً معرفی شده ارائه میدهد، اما اجرای این موارد معمولاً به دانش فنی بیشتری نسبت به مدل plug-and-play Copilot نیاز دارد.
راه حل
انتخاب بین ChatGPT و Microsoft Copilot تا حد زیادی به مورد استفاده خاص شما بستگی دارد. نقاط قوت Microsoft Copilot در بهبود بهره وری نهفته است، به ویژه برای کسانی که برای عملیات روزانه به Microsoft 365 متکی هستند.
از سوی دیگر، ChatGPT، برنامه های کاربردی گسترده تری را در طیف وسیع تری از وظایف ارائه می دهد. انعطافپذیری آن، آن را برای توسعهدهندگانی که به کمک برنامهنویسی نیاز دارند، نویسندگانی که به دنبال پشتیبانی خلاقانه هستند، یا کاربرانی که برای سؤالات خود میخواهند مفید باشد. قابلیتهای چند وجهی آن، از جمله DALL-E برای رندر و Code Interpreter برای تجزیه و تحلیل دادهها، تطبیقپذیری را بیشتر میکند.
هر دو ChatGPT و Microsoft Copilot دستیاران هوش مصنوعی قدرتمندی هستند، اما نیازهای متفاوتی را برآورده می کنند. اگر عمیقاً با اکوسیستم مایکروسافت ادغام شده اید و به ابزار بهره وری نیاز دارید که به طور یکپارچه در جریان کار شما قرار گیرد، Microsoft Copilot راه حل ایده آلی است. با این حال، اگر به دنبال یک دستیار هوش مصنوعی همه کاره تر هستید که بتواند از عهده کارهای مختلف، از خلاقانه گرفته تا فنی برآید، احتمالاً متوجه خواهید شد که به ChatGPT به عنوان مدل هوش مصنوعی خود متکی هستید. تصمیم در نهایت به این بستگی دارد که آیا یکپارچه سازی و بهره وری را در اولویت قرار می دهید یا انعطاف پذیری و سفارشی سازی.
اطلاعات بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide
نظرات کاربران