هیچ وسیله نقلیه مدرنی به اندازه رانگلر از مدرن سازی بیشتر دوری نمی کند، به خصوص نسخه دو در. در منظره آفرود که در آن شاسیبلندهای لوکس و بزرگتر با فناوری ترفند و تمام امکانات رفاهی خانه مورد علاقه قرار میگیرند، رانگلر با دو در، دو محور محکم و فرمان توپی چرخشی به راه خود ادامه میدهد. مدل های پایه به خاطر خدا دارای صفحه نرم تاشو، اهرم دنده و شیشه های میل لنگ هستند.
رانگلر 2024 کمی به روز شده است، اما در اصل همان پیکاپ تراک است که شش سال پیش معرفی شد. و در مورد روحیه خشن رانگلر و طراحی صاف و دو جعبه ای، طراحی اصلی جیپ به جنگ جهانی دوم برمی گردد. از زمانی که برای جنگ جهانی دوم طراحی شد، تقریباً بدون تغییر باقی مانده است.
Wrangler به دلیل انگشت شمار بودن در سرعت های بزرگراه، به خصوص با فاصله بین دو درب کوتاهش معروف است. همچنین هیچ جایزه ای را برای راحتی سواری دریافت نخواهد کرد. (سفر سه مایلی در I-5 این را تایید کرد.) این کامیون در روبیکون اگر من ریاضیات سنتی مرور خودکار را برای این کامیون اعمال کنم، ناسازگار خواهد بود.
با این حال، رانگلر یک کلاسیک کالت آمریکایی است که برای کسانی که هرگز جیپ لایف را تجربه نکرده اند، پدیده ای خارجی است. سخن مشترک مالکان این است که “این یک چیز جیپ است.” تا زمانی که یکی را رانندگی نکنید، هرگز متوجه نخواهید شد.
همچنین شواهد معقولی برای حمایت از آنها وجود دارد: رانگلرها ارزش فروش مجدد بهتری نسبت به هر کامیون 4×4 دیگری در بازار دارند و از زمانی که نسل فعلی JL رانگلر در سال 2018 معرفی شد، جیپ ها 1288099 دستگاه از آنها را فروخته اند – بیشتر از تویوتا. 4Runner در همان دوره تقریباً 50 درصد فروش بیشتری داشته است. من به اندازه کافی با رانگلر وقت نداشته ام تا جذابیت آن را درک کنم، اما آفرود را دوست دارم.
حتی اگر “چیزی جیپ” را نمی فهمیدم، احتمالاً هنوز هم خوش می گذشت.
جیپ همانطور که یک دوستدار 29 ساله غیرمنطقی اتومبیل می خواهد آمد. دو در – باشه. تریم روبیکون با 35 اینچ BFGoodrich K02، میله چرخان جلو به صورت الکترونیکی، محورهای دانا، قفل های جلو و عقب انجام شده است. زرد سرعت بالا – خوب. آخرین درخواست ویژه را داشتم: درها و سقف را نگه دارید.
جیپ مجموعهای از درها، آینهها و روکشهای مشبک (1463 دلار) به من داد، سقف را برداشت و به من گفت که از آن لذت ببرم. وقتی رانگلر به آپارتمان من رسید از خوشحالی خندیدم. در این ویژگی، شبیه یک نقاشی کارتونی از یک جیپ با فرم فیزیکی به نظر می رسید. خوشایند.
البته بلافاصله با مشکلات عملی مواجه شدم. در آپارتمان من در مرکز شهر سیاتل پارکینگ سرپوشیده ای وجود نداشت و برای آخر هفته که جیپ من آنجا بود، رعد و برق پیش بینی می شد. مجبور شدم برای جلوگیری از باران سریع شهر را ترک کنم. فضای داخلی Wrangler در برابر آب مقاوم است و ضد آب نیست.
من به سرعت مجموعهای از ایدهها را جمعآوری کردم که آن را «طرح» نامیدم، که مطمئناً اینطور نبود. نامزد من قبل از ملاقات ما خیلی کولهپشتی میکرد، اما من میخواستم به او کمپینگ پراکنده را مانند همیشه نشان دهم: نقطهای را در نقشه جنگل ملی انتخاب کنید که جالب به نظر برسد، 4×4 خود را به سمت آن نشانه بگیرید و ببینید چقدر به آن نزدیک میشوید. “x” روی نقشه
من تأیید کردم که جنگلها نمیسوزند، چند نقطه را انتخاب کردم که در برابر طوفانهای پیش رو بهنظر میرسیدند، و برای هر موردی یک برزنت برداشتم. “طرح” کامل است.
اگر برات سامر یک ماشین بود، این بود
سیاتل شهری متمرکز بر خودرو نیست. من استون مارتین های قرمز روشن و سری 7 خاکستری ساتن را در اطراف شهر رانندگی می کردم و به ندرت نگاهی به آن می شد. اما این جیپ در لحظه ای که آن را در پارکینگ آپارتمانم برداشتم به یک شهرت تبدیل شد. تحسین فوری و جهانی از طرف من و همه کسانی که آن را دیدند. چند موج جیپ با سایر رانندگان رانگلر باعث شد در یک باشگاه بچههای جالب که حتی نمیدانستم وجود دارد، پذیرفته شوم. بالاخره فهمیدم که چرا جیپ ها انتخاب ماشین محبوب دختران در تلویزیون و فیلم هستند.
من و نامزدم یک چادر، وسایل سبک، یک مشت لوازم بهداشتی اولیه و چند تعویض لباس جمع کردیم. به محض اینکه جمعه شب از محل کار به خانه برگشتیم، در US 2 به سمت شرق حرکت کردیم، یکی از پنج جاده ای که از شرق به غرب از طریق کوه های کاسکید در ایالت واشنگتن می گذرد. رانندگی در بزرگراه به طور قابل پیش بینی وحشتناکی بود. دمای هوا در سیاتل در ماه آگوست سرد بود و اگرچه روبیکن ایکس با صندلیهای گرمکن عرضه میشد، اما راحتی بدون سقف یا در به سختی میتوان یافت.
ما به US 2 رسیدیم و با سرعتی دلپذیر قرار گرفتیم. با فرا رسیدن غروب، ما به سمت جاده شنی در اعماق جنگل ملی Wenatchee رفتیم. در یک فضای خالی پارک کردیم، در نور چراغ های جلوی جیپ چادر زدیم و شب را با خستگی سپری کردیم.
طلوع خورشید باشکوه بود. وقتی در تاریکی پارک میکردیم، تشخیص اینکه مکان ما چقدر خوب بود، سخت بود، اما انتخاب خوبی کرده بودیم. نور صبحگاهی از کوه های اطراف ما تابید و دره ای باشکوه پر از گل های وحشی را روشن کرد. چادرمان را جمع کردیم و به انتهای مسیر رفتیم و آبشارها، علفزارها و مناظر صخرهای تماشایی را پیدا کردیم. هیچ چیز حتی از راه دور جیپ را به چالش نمی کشید، اما ما احساس تجدید حیات می کردیم و همین کافی بود.
دویدن سریعتر از خدا روی روبیکون
اردوگاه بعدی تنها زمین عمومی در شمال بود که برای جلوگیری از سیل پیش بینی شده بود. بقیه روز به رسیدن به آنجا از طریق جاده های آسفالته اختصاص داشت. ما در روستای Skykomish برای معماری قدیمی و قهوه رانندگی کردیم، از یک موزه پیشگام در Cashmere بازدید کردیم تا از سفر جاده ای Americana لذت ببریم، و برای دریافت لوازم در یک Winco در Wenatchee توقف کردیم. هر چه روز جلوتر می رفت، دره آن سوی کوه ها گرم تر می شد. جیپ یک تاپ بیکینی اختیاری داشت (Mopar، 220 دلار)، اما ما به سرعت آن را به نفع آسمان آبی و نور خورشید کنار گذاشتیم. با افزایش دما تا دهه 90، ما به سرعت خسته شدیم و متوجه شدیم که پایین انداختن بالا ممکن است اشتباهی بوده باشد. ما هنوز آن را در نیاوردیم.
همانطور که رانگلر کیلومترها جاده پر پیچ و خم کنار رودخانه را طی می کرد، هر دوی ما عاشق یکی از ویژگی های لوکس Rubicon X شدیم: استریوی Alpine. حتی وقتی داشتیم با سرعت 55 مایل در ساعت میرفتیم، باد ما را به اطراف میبرد، بدون بلندگوی در، و صندوق عقب پر از وسایل کمپینگ بود، موسیقی ما شفاف بود. برای روح ما معجزه کرده است. نامزد من صدای خوانندگی زیبایی دارد و شنیدن آواز خواندن او در کنار The Smiths در حالی که از پایگاه Cascades عبور می کردیم، سفر را به تنهایی ارزشمند کرد.
چند ساعت قبل از غروب آفتاب، زمینی عمومی در ایالت واشنگتن برای ایجاد کمپ، درست خارج از اوکانوگان، پیدا کردیم. ما به اندازه کافی بلند بودیم – حدود 2500 فوت – که هوا یک شبه خنک شود، اما امیدواریم آنقدر عمق کوه ها نباشد که طوفان ها به ما برسد. ما خیلی نزدیک بودیم، حوالی نیمهشب با صدای خفیفی در چادر و رعد و برق دور از خواب بیدار شدیم، اما بدترین اتفاق هرگز نیامد.
با نزدیک شدن به پایان روز، ما یک بار دیگر خود را در گرمای Wenatchee دیدیم و برای عصر برنامه ریزی کردیم. ما می خواستیم قسمت جنوبی US 97 را طی کنیم، اما من می خواستم به جای بازگشت به US 2، از میان کوه ها عبور کنم. ما بهترین SUV را در آمریکا داشتیم، و من از آسفالت خسته شده بودم. من به Gaia GPS اجازه دادم نقشه راه را روی مسیرهای 4×4 35 مایلی برای من ترسیم کند. اگر خسته می شدیم می توانستیم اردو بزنیم. اگر خسته نبودیم می توانستیم به راه خانه ادامه دهیم.
به هر حال، مسیری که به آن رسیدیم، چالش برانگیزترین بخش مسیر اکتشاف بک کانتری واشنگتن بود. این موآب نیست، اما از نظر روانی ترسناک است، متشکل از مسیرهای پر چاله و تک مسیر که مستقیماً روی صخره ها حک شده است. سخت ترین بخش، یک بخش کامل به عرض ماشین از طریق دره ای شیب دار و شیب دار است که تا یک صخره محض 200 فوتی پایین می آید. من واقعاً از اینکه جیپ خود را اینجا داشتیم سپاسگزارم. من میتوانستم با یک کامیون پایینتر این مشکل را تحمل کنم، اما اکنون 450 مایل به آخر هفته رسیده بودیم. آفتاب سوخته و خسته شده بودم، خورشید در حال غروب بود و تنها راه نجات این بود که از کنار این صخره عبور کنم. برای سلامت عقل من، این باید به آرامی پیش می رفت.
من رانگلر را در دنده کم گذاشتم و از میان دره گلآلود و صخرهای مانند کوچهای در مرکز شهر سیاتل عبور کرد.
می فهمم
جیپ جادوی واقعی داشت. با این کامیون و کوچکترین مهارت، تقریباً مطمئن هستم که می توانم تقریباً هر مسیری را در ایالات متحده انجام دهم. هیچ مرزی خارج از محدوده نیست. Wrangler برای ماجراجوییهای بداهه مناسب است، زیرا احتمال گیر افتادن در واقع تقریباً صفر است، بنابراین میتوانید هر نقطه از نقشه را انتخاب کنید و به آنجا بروید.
وقتی صبح دوشنبه رانگلر را برگشتم، قشر جلوی مغزم سعی کرد استدلالهای منتقد خودرو را فرموله کند. مسافت پیموده شده بنزین ما وحشتناک بود، فرمان مبهم بود، و رانگلر از نظر عینی بسیار گران بود. اما به عنوان یک علاقه مند کاملا راضی بودم. من تمام این معاملات غیرمنطقی را در یک ضربان قلب برای وسیله نقلیه ای با این توانایی و حال و هوای شاد انجام می دهم.
من موضوع جیپ را درک می کنم.
26 عکس ها
Motor1.com
منبع: motor1
نظرات کاربران